آژاکس با پیروزی مقابل آلکمار، قهرمانی خود در لیگ را قطعی کرد و دوگانهی داخلی خود را تکمیل نمود. آژاکس این فصل به شیوه سنتیاش بازی میکرد: برتری در مالکیت توپ و دفاع از جلوی زمین.
در کنار لباس زیبای فاش شده برای فصل آینده، با سبک خود نشان دادهاند آژاکس یکی از دوستداشتنیترین تیمهای اروپا است.
در این مقاله، تاکتیکهایی که آژاکس را به دوگانهی داخلی رساند نشان میدهیم و به طور خلاصه نحوه پرس آژاکس و جزئیات بازی آنها هنگام مالکیت توپ را شرح میدهیم.
آژاکس در مالکیت
هنگام مالکیت، آژاکس سعی میکند موقعیتهای زیادی ایجاد کند، اما امنیت تیم هنگام مالکیت نیز در تفکر تاکتیکی لحاظ شده است. امنیت هنگام مالک توپ بودن باعث میشود آژاکس هم دفاع بهتری داشته باشد و هم بتواند موقعیتهای بیشتری ایجاد کند.
آنها میتوانند با داشتن توپ به طور موثرتری دفاع کنند، زیرا حریف فرصت کمتری برای به ثمر رساندن گل دارد و این امکان را برای ایجاد موقعیتهای بیشتر فراهم میکند زیرا در زمانی که آژاکس توپ را در اختیار ندارد، فرصت کمتری خواهند داشت.
ایده داشتن امنیت هنگام مالکیت توپ را میتوان در شکل بازی آنها مشاهده کرد. چیدمان آژاکس در خط اول بازیکنان زیادی دارد که به این معنی است که همیشه یک گزینه آزاد برای دریافت پاس وجود دارد.
بنابراین، پرس کردن آژاکس بسیار دشوار است زیرا گزینه آزاد برای پاس میتواند آژاکس را از پرس خارج کند. به همین دلیل، اغلب موقعیتی ایجاد میشود که حریفان خط اول آژاکس را پرس نکنند.
آرایش آنها در این تصویر قابل مشاهده است – خط ۳ با اضافه شدن یک بازیکن خط هافبک به این معنی است که پرس کردن آژاکس بسیار دشوار خواهد بود، زیرا پوشش گزینه آزاد خیلی دشوار است.
در یکسوم پایانی، آژاکس از ایده مشابهی برای ایجاد موقعیت استفاده میکند. در خط حمله آژاکس، ۶ بازیکن در نقطههای مشخصی جایگیری کردهاند. این خط از ۲ فولبک و ۴ مهاجم تشکیل شده است (این را می توان در تصویر بالا نیز مشاهده کرد).
داشتن ۶ بازیکن تهاجمی به معنای اورلود در برابر بیشتر ترکیبها است (دفاع ۶ نفره بسیار نایاب است). این بدان معنی است که متعاقباً یک گزینه آزاد برای دریافت پاس وجود دارد.
وقتی این گزینه آزاد توپ را به دست آورد، حریفان باید از موقعیت خارج شوند تا در برابر این بازیکن که فضا ایجاد میکند دفاع کنند. سپس میتوان با استفاده از این مهاجمان گزینههای مناسب و خوب را در فضاهای کوچک مورد استفاده قرار داد (به این که چرا فورواردها در فضاهای کوچک بسیار خوب هستند خواهیم پرداخت). در زیر نمونهای از ساختار ۶ مهاجمه هنگام ساخت فضا را مشاهده میکنید.
در شرایطی که تادیچ مدافع فاینورد را با خود میبرد، فضای بزرگی برای تالیافیکو ایجاد میشد. در این شرایط، اگر قرار بود مدافع فاینورد نیکولاس تالیافیکو را ببندد، دوشان تادیچ در فضا قرار میگرفت و میتوانست توپ را دریافت کند (با فرض اینکه گزینه مناسبی را انتخاب کند). با بزرگتر شدن این فضاها، آژاکس میتواند فرصتهای زیادی ایجاد کند.
این نمونهای از این فضاها است؛ داوی کلاسن و دوین رنش میتوانند یک موقعیت “یک در برابر دو” بسازند (که پس از ۱-۲ به یک موقعیت گلزنی منجر میشود).
این به این دلیل است که آنتونی – خارج از کادر – مدافع لیل را با خود میکشد و او نمیتواند به رنش نزدیک شود. همچنین، تادیچ یک مدافع دیگر را مجبور میکند که نتواند به کلاسن نزدیک شود.
فضاهایی که توسط ساختار آژاکس ساخته شده به دلیل کنترل خوب بازیکنان در فضاهای کوچک است که بسیار خوب مورد بهرهبرداری قرار میگیرد. موقعیت بازیکنان به آنها امکان میدهد تا زمان کافی برای یافتن بازیکن دیگری که توپ را از کنار حریف عبور میدهد، به دست آورند.
همچنین، آگاهی محیطی خوب آنها باعث میشود بازیکنان بتوانند با اولین لمس توپ بازیکن دیگری را انتخاب کنند تا زمان کمتری را روی توپ سپری کنند و باعث میشود هر لمس توپ مفیدتر باشد.
این همان وضعیت تصویر بالا است. در اینجا، کلاسن مقابل مدافع لیل قرار میگیرد که به او امکان میدهد توپ را دریافت کند و با توجه به آگاهی محیطی رنش و ارسال به موقع پاس، این وضعیت منجر به ایجاد موقعیت گل میشود.
هنگامی که آنها از شروع مجدد دروازه بازی میکنند، آژاکس از ترکیب ۴-۲-۳-۱ یا ۴-۲-۴ استفاده میکند تا گزینههای اضافی در خط هافبک داشته باشد که باعث تسهیل بازیسازی در یکسوم میانی میشود.انجام این کار کمک میکند تا کانترپرس حریف خنثی شود و احتمال به دست آوردن توپ از نزدیکی دروازه آژاکس کاهش یابد.
همچنین، در بازیهای لیگ، آژاکس هنگام مالکیت توپ بیشتر از ۳-۳-۳-۱ استفاده میکند تا ۳-۳-۴. این ترکیب فعالیت یک مهاجم تمامکننده مثل هالر و ترائوره را در تیم تسهیل میکند. با این حال، اصول بازی از نزدیک و ۴ بازیکن در خط حمله است و مهاجمین زیاد درگیر بازیسازی نمیشوند.
به طور خلاصه، آژاکس ساختار بسیار خوبی دارد که بسیاری از مشکلات تاکتیکی را حل میکند و به آنها اجازه میدهد تا در مالکیت توپ برتری داشته باشند و موقعیت گلزنی ایجاد کنند (ندادن پاسهای ریسکی در موقعیتهایی که حریف میتواند به راحتی ضد حمله بزند).
این کار عمدتا با داشتن موقعیتهای یک گزینهی پاس اضافی در خط دفاع و حمله و توانایی بازی مهاجمان در فضاهای کوچک انجام میشود.
آژاکس هنگام از دست دادن توپ
بدون توپ، آژاکس طبق فلسفهاش بازیسازی را تا حد امکان برای حریف دشوار میسازد. این بدان معنا است که آژاکس حریفان را مجبور به بازی در موقعیتهایی میکند که حفظ توپ بسیار دشوار است. نمونهای از این موقعیتها مجبور کردن حریف به زیر توپ زدن است که آژاکس بتواند توپهای دوم را به دست آورد.
هنگام از دست دادن توپ، شکل آژاکس ضد پرس را تسهیل میکند. این بدان دلیل است که آنها بازیکنانی در اطراف توپ در مناطقی دارند که به احتمال زیاد توپ را از دست میدهند (اطراف مهاجمان به دلیل پاسهای ریسکی که میدهند).
همچنین، آنها بازیکنانی نزدیک به نزدیکترین گزینههای پاس حریف دارند که پیشروی توپ را بسیار دشوار میکند. این ساختار را میتوان در این تصویر مشاهده کرد:
مهاجمان در این تصویر سعی میکنند فضا را از مدافعان حریف بگیرند، در همین حین بازیکنان خط هافبک گزینههای پاس لیل را مارک میکنند. این برای دشوار ساختن بازیسازی حریف بسیار کارآمد است.
اما اغلب این ساختار به دلیل عدم تعهد همه بازیکنان در پرس کردن، با پاس عمقی قابل عبور است – مدافعان نسبت به پرس کردن بسیار محتاط هستند.
این بدان معنا است که حریفان اغلب میتوانند از پرس عبور کنند و در مناطق بالاتر زمین توپ را به دست آورند. در این شرایط اگر از خط اولیهی پرس آژاکس عبور کردند، آژاکس به شکلی تغییر میکند که خط هافبک حریف در آن مارک شده است.
در این حالت، حریف پس از پاس رو به عقب آژاکس با دفاع نفر به نفر به حریف فشار میآورد. این امر برای وادار کردن حریف به دور شدن از دروازه است که میتواند به آنها کمک کند تا به طور موثر دفاع کنند و همچنین به شکل پرس کردن خود بازگردند. این امر نشان میدهد که چرا پرس کردن پس از پاس رو به عقب موثر است.
در اینجا، لیل در نیمه دفاعی آژاکس در موقعیت خوبی قرار دارد.برای بیرون آوردن لیل از این موقعیت خوب، آژاکس برای پاس رو به عقب بعدی جرمی پید را پرس میکند.
از آنجا که آژاکس حریف را مجبور به پاس رو به عقب کرد، بازیکن لیل باید توپ را به دروازهبان پاس دهد که هم توپ را از دروازه دور کرده و هم فرصت بیشتری برای بازیابی توپ ایجاد کنند.
نتیجه
این تیم آژاکس یک درس عالی برای تیمهای فوتبالی است که در بازی سعی در حفظ مالکیت توپ دارند. ساختارهای آنها باعث میشود که هنگام مالکیت توپ بسیار موثر باشند و توپ را به خوبی بازیابند.
بزرگترین نقص این تیم، سازماندهی دفاعی آنها بدون توپ است. با این حال، توانایی بالای آنها در حفظ توپ میتواند باعث شود این نقص به چشم نیاید؛ زیرا آنها میتوانند با نگهداشتن توپ دفاع کنند.
منبع: breakingthelines.com
مترجم: محمد حسین صیفوری
کاری از گروه فنی آنالیزتاکتیکی
مطالب مرتبط
منتخب امروز
آخرین مطالب
موضوعات داغ
در ارتباط باشید
-
دوره تخصصی آنالیز فوتبال۱,۶۵۰,۰۰۰تومان
-
نرم افزار آنالیز گرافیکی۱,۸۵۰,۰۰۰تومان
-
دوره آموزش آنالیز فوتبال۸۹۰,۰۰۰تومان