از سال ۲۰۰۸، هنگامی که او برای جانشینی فرانک رایکارد در بارسلونا انتخاب شد؛ شهرت وی روز به روز در حال افزایش است. او هرروز معروف‌تر شد و تا حدی پیشرفت کرد که بسیاری او را به عنوان تاثیرگذارترین مربی جهان می‌شناسند.

گواردیولا یکی از شاگردان یوهان کرویف فقید بوده است. او نقش مهمی‌ در تیم رویایی یوهان کرویف داشت و در زمین وظیفه نظارت و هدایت تیم را بر عهده می‌گرفت. او از آن زمان  در تیم‌های بزرگ دیگری نیز مربیگری کرده و همراه با بایرن‌مونیخ و منچسترسیتی  جام‌های متعددی را نیز کسب کرده است.

او در ورزشی که با رقابت‌ها و تنش‌های بین تیم‌ها شناخته می‌شود، توانست در اسپانیا حکمرانی بارسلونا را قدرت ببخشد و در جدال با رقیب مادریدی موفقیت‌های خوبی را کسب کند. در جایی که تیم مادریدی با مورینیو و فلورنتینو پرز به دنبال اهداف کهکشانی‌شان بودند.

 

دومنیک تورنت درباره پپ این گونه بیان می‌کند:

اولین باری که با پپ صحبت کردم، احساس ترس کردم. او یکی از بت‌های من بود. ما در راهروهای Ciudad Deportiva یکدیگر را ملاقات کردیم. تابستان ۲۰۰۷ بود و پپ به تازگی هدایت بارسلونا بی را برعهده گرفته بود. او گفت: سلام، من پپ گواردیولا هستم. ما در دسته سوم در رقابت هستیم، فکر کردم چون شما با این نوع رقابت ها آشنا هستید، می توانید به ما کمک کنید.

من همیشه می‌گویم که پپ شجاع است. شجاعتی کنترل شده؛ زیرا او همه چیز را به وضوح می‌بیند و به طرز عجیبی، مربی و مدیری است که در شرایط حساس و سخت آرامش خود و مجموعه را حفظ می‌کند. شرایط هر چه سخت‌تر بشود تمرکز او نیز بیشتر می‌شود. عالی بود، درست مانند دوران او در بارسلونا، وقتی آن بازی به پایان رسید شرم آور بود، زیرا فکر می‌کردیم آن تیم می‌توانست موفقیت‌های بیشتری کسب کند. اما پپ نظر متفاوتی داشت.

او گفت: بعد از اینکه چلسی ما را در مرحله نیمه نهایی چمپیونزلیگ ۲۰۱۲ حذف کرد؛ نزدیک ترین افرادم را در تیم جمع کردم و گفتم دوران من در بارسلونا به پایان رسیده است. از او خواستیم خوب فکر کند، اما او تصمیم خود را گرفته بود. دو سال دیگر از قراردادم در بارسلونا باقی مانده بود، اما به خاطر احترام به او آماده بودم. به خاطر پپ آنجا بودم، و احساس کردم دیگر نمی‌توانم ادامه دهم.

 

تورنت یکی از دستیاران گواردیولا در بارسلونا از ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۲ و در بایرن مونیخ از ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۶ و منچستر سیتی از ۲۰۱۶ تا ۲۰۱۸ بوده است

 

گواردیولا همانند کرویف یک فرد مبتکر است. او در مواقع سخت، تصمیماتی را گرفته است که آسان نبوده است. عده ای دوست دارند بگوینو بازیکنانی مثل اتوئو، رونالدینیو و دکو جزئی از برنامه‌های او نبودند؛ اما او از آن‌ها با دانش بسیار خوبی که داشت و آنچه باید در طول زمان انجام می‌داد، بهترین بازی را گرفت و ثابت کرد که آن‌ها طبق برنامه او عمل می‌کنند.

البته جالب است کسی درباره کسب عنوان‌ها در همان سال‌های اول صحبت نکرد. من فکر نمی‌کنم کسی فکرش را می‌کرد که او به این اندازه موفق شود. حس میل به پیروزی از همان روز اول وجود داشت. حتی در مسابقات تمرینی نیز این حس را مشاهده می‌کردید. چنین حس و جوی از سوی مربی باعث می‌شد شما به طور مداوم بهترین خود را ارائه دهید.

گواردیولا هر سال همان انرژی و اشتیاق را در تیم پخش می‌کرد. بازیکنان از طریق همین روحیه خوب پپ و نیز در کنار تاکتیک‌های نبوغ آمیزش  به سرعت متوجه شدند که قادر به هر کاری هستند. بهتر است بگویم پپ در موفقیت بازیکنان، راه را برای آنان تهسیل می‌کرد. او معتقد بود بازی را آسان کنید تا بتوانید به هر چه در ذهن دارید برسید و موفق شوید.

 

 

خوان کارلوس اونزوه (مربی دروازبان‌های گواردیولا در بارسلونا از سال ۲۰۰۸-۲۰۱۰)

پپ گواردیولا یکی از دانش آموختگان بسیار خوب یوهان کرویف بوده است. او یکی از کسانی بود که توانست مفاهیمی که کرویف به ما منتقل می‌کرد را به خوبی فرا بگیرد. او از این آموخته‌ها به خوبی استفاده کرد و همچنین با صحبت و یادگیری از افراد دیگر آن را پرورش داد. سر انجام توانست موفق شود. او تمام دانشش را در این راه به کار برد، او شور و شوق و هوش و توانایی‌اش را به کار برد. تمام این ویژگی‌های رفتاری و علمی ‌او از کرویف نشات گرفته و رشد یافته بود.

 

 

اوزبیو ساکریستان (هم‌بازی سابق پپ در بارسلونا از سال ۱۹۹۰ تا ۱۹۹۵)

من معمولا تابستآن‌ها با پپ، گلف بازی می‌کنم. او در انگلیس مشغول است؛ علی رغم فراز و فرودهای بسیاری که در کارش دارد اما دوستی و روابطش را به خوبی حفظ می‌کند. ما سه سال در تیم ملی با یکدیگر هم‌تیمی‌ بودیم. من همیشه با او شوخی می‌کنم که به او چیز‌های زیادی آموختم. من عاشق سپری کردن لحظات با او هستم. اگر فقط دو جمله با او صحبت کنید؛ باز هم چیزی را از او یاد میگیرید. او یک مرد استثنایی و در کار خودش پرشور است.

 

پاکو خیمز (هم‌تیمی‌ گواردیولا در تیم ملی از سال ۱۹۹۸ تا ۲۰۰۱)

بارسلونا احتمالا یکی از بزرگترین تیم‌های فوتسال جهان است. مربیان بزرگی در آنجا تفکراتشان را به اشتراک گذاشته‌اند. زمانی که گواردیولا به بارسلونا رفته بود؛ قطعا نکات منفی در ابتدا پیش رویش قرار داشت. من مشاهده می‌کنم که بازیکنان منچسترسیتی چگونه موقعیت را برای هم تیمی‌هایشان ایجاد می‌کنند و فلسفه‌ای فوتسال مانند را برای من ایجاد می‌کند.

 

مایکل اسکوبالا از گواردیولا به عنوان یکی از نقاط مرجع و پیشرفت فوتبال انگلیس یاد می‌کند

تیم‌هایی عموما در خاطرات و ذهن افراد باقی می‌مانند که بازی منحصر به فردی را به نمایش می‌گذارند. این گونه تیم‌ها در تاریخ ماندگار می‌شوند. تیم‌های گواردیولا نیز اینگونه هستند. سبک بازی خاص و بسیار عالی دارند.

نخستین چیزی که در او توجه شما را جلب می‌کند این است که او ایده‌های واضح و درخشان برای بازه زمانی طولانی مدت دارد. این ویژگی بسیار خوب است. گواردیولا استادان بزرگی داشته است از جمله یوهان کرویف، لوییس فن خال، بابی رابسون که اهمیت و تاثیر زیادی در او داشتند. در کادر همراه او، برای هر فرد نقش تعیین شده‌ای تعریف شده است. هر کس می‌داند چه چیزی از او انتظار می‌رود. این مورد به خصوص برای وقتی که زمان زیادی با پرسنلی همکار و همراه هستید باعث موفقیت شما می‌شود. این مورد در نهایت باعث رشد و توسعه می‌شود.

 

خامی‌لوزانو درباره کار و آشنایی با گواردیولا در سال ۲۰۱۹

پپ گواردیولا بازیکنی بسیار کلیدی بود. با اینکه او یک مدافع نبود و اکثرا وظیفه‌اش بازی‌سازی و انجام بازی رو به جلو بود اما در زمانی که حریف حمله می‌کرد و در مواقعی به عنوان دفاع وسط نیز فعالیت می‌کرد. گواردیولا استاد موقعیت یابی بود. او در انجام دو لمس توپ بسیار خوب بود. یکی کنترل توپ با پای چپ و دوم پیدا کردن راه و رساندن پاس به بازیکنان بین خطوط. او همیشه یک مسیر طولی می‌یافت.

منبع: Coaches Voice
مترجم: امیر عباس شریفی
کاری از گروه فنی آنالیزتاکتیکی