در سپتامبر سال گذشته و در جریان تقابل تاتنهام دربرابر تیم منچسترسیتی در مسابقات لیگ برتر، پوچتینو منطقی را که پشت دیدگاهش نسبت به فوتبال و نحوهی آرایش تیمش وجود دارد؛ بیان کرد:
من این ایده را که باید آنها را پرس کنیم از کجا بهدست آوردم؟
این به شخصیت شما بستگی دارد. شما در زمین مسابقه نشان میدهید که چه کسی هستید. اگر در زندگیتان شجاع باشید، نمیتوانید درون زمین مسابقه برخلاف آن رفتار کنید. من نمیدانم چگونه میتوان به روش دیگری بازی کرد. دوست دارم همیشه شجاع باشم.
جالب ترین جنبهی سخنان پوچتینو، اذعان وی به این نکته است که او نمیتواند تصور کند تا تیمش را به شیوهای دیگر به زمین بفرستد.
خواه از روی صلابت در تصمیم باشد و یا از روی لجبازی، این مربی آرژانتینی به سبک بازی خودش اصرار میورزد. حتی در مواقعی که تیمش به سختی شکست میخورد؛ همان گونه که در فصل گذشته در آنفیلد اتفاق افتاد. هنگامی که سادیو مانه به دفعات از خط دفاعی تاتنهام که بالا بازی میکرد، عبور کرد. یا در اولین بازی خانگی این فصل تاتنهام در ومبلی دربرابر چلسی؛ هنگامی که آنها چلسی را به شدت تحت فشار قرار داده بودند اما اسیر ضدحملات قهرمان فصل گذشته لیگ برتر شدند.
واضح است که آن شکست پوچتینو را راضی کرده است تا در تفکراتش تجدید نظر کند. و درست در زمانی که دورتموند در لیگ قهرمانان روبه افول گذاشته است، تاتنهام دستخوش تغییرات شده است. به جای حرکت گام به گام با پیتر بوش، تاتنهام در عقب زمین بازی کرد. آنها بسته بازی کردند و منتظر بودند. آنها توپ را به حریف دادند و دفاع کردند. سپس هنگامی که اشتباهی از رقیب رخ میداد، به شدت به رقیب ضربه میزدند.
در بازی برابر رئال مادرید در برنابئو، پوچتینو متوجه شده بود که اگر تیمش بالا بازی کند و خط دفاعی تیمش را در معرض رونالدو و بنزما قرار دهد، بی پروایانه خواهد بود. وبسایت باشگاه تاتنهام، از بازی برابر رئال به عنوان «بلوغ» تاکتیکی یاد کرد و عنوان کرد که تساوی ۱-۱ برابر قهرمان اروپا، مسلما بهترین نتیجهی اروپایی تاتنهام، از زمان شکست دادن میلان تحت هدایت هری ردنپ بوده است.
پس از بازی با لیورپول، پوچتینو بیان کرد که وی از اشتباهات گذشتهاش برابر رقیبی که از عدم تمایل او به تغییر نهایت استفاده را برده، درس عبرت گرفته است. هنگاهی که به لیورپول اجازههٔ استفاده از فضا داده میشود؛ بسیار موفق عمل میکند که احتمالا به همین دلیل است که آنها فصل گذشته بیشترین امتیازات را از ۶ تیم بالای جدول کسب کردهاند. در حالی که آنها در برابر تیم های ضعیفتر لیگ که به صورت سازمانیافته دفاع میکردند؛ به مشکل خوردند.
پس تاتنهام عقب نشینی کرد، توپ را محاصره نمود و فضا را در نیمهی زمین خود بست. برخلاف بازی با منچستریونایتد، آنها در ضدحملات خطرات قابل توجهی بر روی دروازهی لیورپول ایجاد کردند. هری کین و هونگ مین-سون با حرکات سریع خود، به درون خط دفاعی بسیار شکنندهی لیورپول نفوذ میکردند که به وضوح مشخص بود برای این حرکات، به دقت برنامه ریزی کردهاند. در یک لحظه که آنها بسیار بالا بازی کردند، محمدصلاح موفق به گلزنی شد، اما برتری ۴-۱ در نیمهی دوم ادامه پیدا کرد.
از تاکتیک ها، ترکیبها و مدیریت افراد، توجه و اهمیت دادن، اولویت پوچتینو در تمام کارهایش است. او به جوانان اعتماد میکند و بر روی پرورش کین، دله آلی، کایل واکر، اریک دایر، دنی رز و اخیرا هری وینکس، سرمایهگذاری کرده است. او در مواقعی که بازیکنی منظورش را متوجه نمیشود و هارمونی ترکیب را بهم میریزد؛ بسیار سختگیر میشود.
کلمات از بیان موفقیتهای پوچتینو، با توجه به این نکته که او کمترین بودجه را در بین ۶ تیم بالای جدول دارد، قاصرند. معمولا میزان دستمزد پرداختی توسط یک باشگاه به بازیکنانش، رابطهای مستقیم با جایگاه آن باشگاه در جدول مسابقات در انتهای فصل دارد. برای مثال لیورپول از نظر میزان پرداخت دستمزد هفتگی، در جایگاه پنجم دربین تیم های حاضر در لیگ برتر قرار دارد و در پنج فصل گذشته، جایگاه متوسط آنها در جدول رتبهی پنجم بوده است.
این قضیه، ارزش بیشتری به تئوری استفان زیمانسکی در کتاب ساکرنومیکس میدهد. آنجا که بیان میکند؛ تنها یک مربی حرفهای میتواند یک تغییر سریع در تیمش ایجاد کند. زیمانسکی که یک استاد اقتصاد در دانشگاه میشیگان است، یک پژوهش ۳۷ ساله بر روی فوتبال انگلیس انجام داده و به این نتیجه رسیده است که در حالت کلی، بازیکنان و نه مربیان، مهمترین افراد در یک باشگاه فوتبال هستند و تاثیر عمیقی بر موفقیت یا شکست تیم دارند. اکثر مربیان، به استثنای چند مورد، هنگامی به نتیجه مطلوب میرسند که بازیکنانشان دستمزد بالایی دریافت کنند. باب پیزلی و سرالکس فرگوسن دو نمونه از این استثناها هستند.
هر چه بیشتر در مورد پوچتینو می شنویم و میخوانیم، بیشتر مشخص میشود که او یکی از نوادر است. وی قبلا در ساوتهمپتون به موفقیتهای فراتر از انتظاری دست یافته است (در فصل ۲۰۱۳/۱۴ با این تیم رتبهٔ هشتم جدول را تصاحب کرد؛ در حالی که ساوتهمپتون از نظر پرداخت دستمزد، در جایگاه چهاردهم جدول قرار داشت.) و در حال حاضر در تاتنهام موفقیتهایش را ادامه میدهد. فلسفهٔ عملی پوچتینو عامل موفقیت تاتنهام است و به وضوح مشخص است که پروژهی تاتنهام وابسطه به کین یا آلی، یوریس یا آلدرویرلد نیست؛ بلکه به خود شخص پوچتینو وابسته است.
نویسنده: کانر کلی
مترجم: احسان بهشتی
کاری از گروه فنی آنالیز تاکتیکی
مطالب مرتبط
2 دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
منتخب امروز
آخرین مطالب
موضوعات داغ
در ارتباط باشید
-
دوره تخصصی آنالیز فوتبال۱,۸۳۰,۰۰۰تومان
-
نرم افزار آنالیز گرافیکی۲,۱۵۰,۰۰۰تومان
-
دوره آموزش آنالیز فوتبال۹۶۰,۰۰۰تومان
[…] فلسفه مربیگری پوچتینو […]
[…] فلسفه مربیگری پوچتینو […]