هازنهوتل گفته است که این یک پروژه بزرگ برای خودش و نیز دیگر مربیان، بازیکنان و کل باشگاه است. این برنامه از سطح پایه تا سطح بالا (پیشرفته) را شامل میشود. در آن، سبک بازی، تاکتیکها، فلسفه و حتی استانداردهای مورد نیاز برای بازیکنان و دیگر افراد و اعضای باشگاه بیان شده است.
دفترچه بازی، نگاهی ساختاری و دقیق دارد؛ و دقیقا همان چیزی است که هازنهوتل و کادر فنی همراهش در طی سال جاری و سال های آینده می خواهند. در این مجموعه که شامل متن، تصاویر، انیمیشن و فیلم است، انتظارات از هر بازیکن را در هر موقعیتی در زمین، به ویژه در ترکیب ۲-۲-۴ مورد نظر هازنهوتل بیان میکند.
اصول اصلی دفترچه عبارتند:
پیاده سازی یک سبک بازی: شناسایی سبک بازی و آموزشهای مربوط به آن در سطح و موقعیت های مختلف
مربیگری مربیان: آموزش به کادر فنی و مربیان درباره نحوه بازی هازنهوتل در تمام سطوح
آموزش سبک به تیم جوانان: مربیگری بازیکنان جوان و آموزش به آنها به منظور مطابقت و سازگاری آنها با سبک بازی تیم اصلی. این مورد باعث می شود تا بازیکنان جوان آمادگی لازم را برای حضور در تیم اصلی داشته باشند و در مواقع ضروری، بدون مشکلات رایج، به تیم اصلی اضافه شوند.
دفترچه بازی، فلسفهای را بیان میکند که انتظار میرود هر بازیکن جدید هنگام ورود به باشگاه از آن پیروی کند. این مجموعه که به خوبی فلسفه مورد نظر را توضیح داده است، کمک شایانی به مت کروکر (مدیر عملیات فوتبالی) و توبی استیل (مدیر عامل تیم) میکند که تا حد امکان بازیکنانی مناسب با این فلسفه را جذب کنند تا آسودهتر با سبک بازی و تیم ساوتهمپتون سازگاری یابند.
یکی دیگر از اهداف این دفترچه به تیمهای پایه، که عموما پروژههای دیربازدهای هستند مربوط میشود. آنها تیمهای پایه را برای یک پروژه بلند مدت و پایدار، آماده میکنند؛ بخصوص که پیشرفت استعدادها و آکادمی در فصول اخیر روند خوبی نداشتند.
در حقیقت ساوتهمپتون روزگاری به دلیل تواناییهایش در کشف، پرورش و معرفی استعدادهای با کیفیت مشهور بود. حالا آنها با مجموعهای از قوانین و راهکارها _همانند آن مواردی که در دفترچه بازی گفته شد، میخواهند دوباره در درازمدت به این امر مهم دست یابند .
این دفترچه بازی دارای مزیتهای مالی نیز است؛ زیرا باعث میشود تا باشگاه سبک بازی بازیکنان مورد نظرش را مشخص کند و با بهترین قیمت، بهترین بازیکنان را جذب کند و از به هدر رفتن منابع مالی جلوگیری شود. پرورش استعدادها نیز هیجان انگیز است و برای باشگاه سودمند خواهد بود. همانطورکه ما در دوران رونالد کومان شاهد آن بودیم، اکنون چند ستاره سابق ساوتهمپتون به لیورپول پیوستهاند و بسیاری در دیگر تیمها مشغول به فعالیت هستند.
این دفترچه برای بخش آکادمی باشگاه اهمیت بسیاری دارد؛ اما هازنهوتل از اهمیت و کاربرد آن در دیگر قسمتهای باشگاه نیز آگاه است. قابل ذکر است که مربیان تیم ساوتهمپتون از تیم اصلی تا تیمهای پایه، همگی از مربیان ورزیده و با تجربه لیگ برتری نیستند و این دفترچه میتواند باعث افزایشِ دانش آنها در طول مدت و قویتر شدن بخش فنی باشگاه شود.
به دفعات اتفاق افتاده که هازنهوتل به بازیکنان جوانان فرصتی برای بازی در تیم اصلی میدهد و در عین حال چندین تجربه موفق هم از این اتفاقات صورت گرفته است؛ به ویژه جک ویکنز و ویل اسمالبون که هر دو آنها اخیرا قرار داد های جدیدی تا سال ۲۰۲۴ به ثبت رساندهاند.
البته برخی بازیکنان نیز هستند که نمیتوانند با این سبک بازی منطبق شوند و با تیم منطبق شوند و دفترچه بازی تا حدی این مشکل را برطرف کرده است. در حقیقت این دفترچه اجازه میدهد تا هازنهوتل بازیکنان را از همان ابتدا مطابق با خواستهها و نظراتش تربیت کند. او میخواهد بازیکنان بیشتری با سن کمتر از ۲۳ سال به تیم اول نزدیک شوند و این یکی از اولویتهای او است.
تجزیه و تحلیل سیستم High press، هازنهوتل در دفترچه بازی
اکنون که متوجه شدیم در دفترچه بازی هازنهوتل، از نظر فلسفی چه چیزی بیان شده، مهم است که سبک بازی و تاکتیکهای هازنهوتل و مربیانش را توضیح داده تا بیشتر مورد توجه قرار بگیرد.
در نوامبر سال ۲۰۱۹ هازنهوتل سرانجام به ترکیب ۲-۲-۲-۴ (۲-۴-۴ بر روی کاغذ) در دیدار مقابل آرسنال بازگشت، و تصمیم گرفت که دیگر اتفاقاتی مانند آنچه در بازی مقابل لستر و آن شکست سنگین برایش رخ داد صورت نگیرد. او وظایف بازیکنان را دقیق بیان کرد تا ساختار تیمی منظمتر و بهتری داشته باشد. این عمل باعث شد که بازیکن موقعیت خود و نحوه بازی را بهتر درک کند.
هازنهوتل فلسفه تاکتیکی خود را در چهار مرحله از بازی مشخص کرده است: زمانی که توپ در اختیار ماست، زمانی که توپ در اختیار تیم حریف است، زمانی که توپ را بدست میآوریم و زمانی که توپ را از دست میدهیم.
او خواهان بازی انتقالی، سریع و روان است. میخواهد تیمش به اصطلاح تشنه حمله کردن به توپ و دروازه تیم حریف باشد. این مرد آلمانی اعتراف کرده است تغییری که در ابتدای فصل در تیمش ایجاد کرد اشتباه بوده و با بازگشت به ترکیب گذشته خود، به موفقیت رسیده است.
یکی از مولفه های کلیدی در سیستم ۲-۲-۲-۴ هازنهوتل، موقعیت هافبکهای مرکزی است. این هافبکها معمولا کمی عقبتر باقی میمانند و هافبکهای عرضی، در موقعیتهای مرکزی قرار میگیرند که خالی مانده است. در این حالت در پشت دو مهاجم رومینگ (roaming) یک فضای مربع شکل ایجاد میشود.
هافبکهای مرکزی هازنهوتل به صورت تاکتیکی مخالف هم هستند که یکی شماره ۶ و دیگری شماره ۸ است و باید توانایی خوبی درحمل توپ و ارسال پاسهای پراگرسیو داشته باشند. مهاجمین عرضی نیز باید به صورت هایبرید باشند و بتوانند ترکیبی از چند شیوه متفاوت بازی مثل اینساید فوروارد و هافبک هجومی را اجرا کنند. این تطبیقپذیری تاکتیکی آنها را غیر قابل پیشبینی میکند و در ضد حملهها بسیار مفید است.
یک مزیت این شکلِ مربع این است که برای ساوتهمپتون گزینه های تهاجمی بیشتر در مرکز (اورلود در مرکز) ایجاد میکند و فرصت بیشتری برای گلزنی فراهم میشود. این نمونهای از نحوه استفاده موثر ساوتهمپتون از توپ است. یکی از نقاط ضعف بالقوه این شکل جعبه (مربع) این است که فلنک ها و مناطق عرضی زمین را با فضاهای بزرگ خالی میگذارد.
این موضوع اغلب توسط وینگبکها به خوبی پوشش داده میشود که در این موقعیتها به سمت جلو حرکت میکنند تا هنگام جدا شدن از توپ، پوشش داده شوند و فرصت حمله دوباره را فراهم کنند. هیت مپ زیر رایان برتراند و کایل واکر پیترز را نشان میدهند، به طوری که آنها اغلب در مناطق بالایی قرار میگیرند تا از موقعیت ناتان ردموند و استوارت آرمسترانگ در مرکز زمین حمایت کنند و فضای پشت آنها را پوشش دهند.


این تطبیق پذیری تاکتیکی نیز به دلیل جاه طلبی هازنهوتل برای تمرکز نکردن روی بیلدآپ است. او ترجیح میدهد به جای اینکه فوتبال مالکانه بازی کند، با پاس بلند بازی کند. ارسال پاسهای مستقیم و دریافت در یک سوم حریف و در ادامه رسیدن هر چه سریعتر به فضاهای بالای زمین تا در نهایت امکان فرصتهای گلزنی ایجاد شود. این یک نمونه واضح است که هازنهوتل دوست دارد چگونه بازی کند و از توپ به طور موثر در چهارفاز بازی استفاده کند.
ساوتهمپتون در فصل گذشته به طور میانگین ۴۷.۶ پاس بلند در ۹۰ دقیقه ارسال کرده که تنها ۴ تیم توانستهاند میانگین بالاتری ثبت کنند. در حالی که این آمار آنها را به عنوان یک نیروی متحرک هجومی برجسته میکند، اما هر چه تعداد پاسهای بلند آنها افزایش مییابد، پاس کوتاه صحیح کمتری نیز ارسال میکنند. شاید به همین دلیل که آنها فصل گذشته از لحاظ درصد پاس صحیح در میان ۲۰ تیم لیگ برتر با ۷۹ درصد در رتبه ۱۹بودند.

هنگام بحث در مورد فاز بدون توپ، مهم است که بلافاصله به اصل کلیدی این سیستم توجه کنیم؛ پرس از بالا با شدت بالا. این سیستم همان «گگن پرسینگ» است که هازنهوتل هم مانند یورگن کلوپ معمولاً از آن پیروی میکند و البته این روزها در فوتبال جهان مشهور شده و اغلب مربیان از آن استفاده میکنند.
در سادهترین عبارت «گگن پرسینگ» که یک اصطلاح آلمانی برای «ضد پرس» است، بازیکنان را ملزم میکند تا فوراً با تلاش زیاد پرس کنند و توپ را باز پس گیرند؛ نه اینکه با شتاب بالا در ساختار تاکتیکی خود جایگیری کنند. به همین دلیل است که هازنهوتل اغلب به عنوان «کلوپ آلپاین» شناخته می شود، اگرچه او به طور قابل درکی علاقه خاصی به این تشبیه ندارد؛ زیرا وی اصول خود را متمایز از این قضیه میداند.
در حقیقت هنگامی که حریف توپ را از ساوتهمپتون میگیرد، اهداف مربیگری در این سیستم، آماده میشود تا به طور تهاجمی ضد پرس کند و به دنبال بازپسگیری توپ در سریعترین زمان ممکن باشد و در صورت وجود، در مناطق خطرناک نیمه حریف حضور داشته باشد. این پرسینگ برای ساوتهمپتون بسیار مفید است تا بتواند فوتبال هجومی پیشرفتهای بازی کند و به تیمهایی که پرس نمی کنند یا با سرعت یکسان بازی نمیکنند درس خوبی بدهد.
این سیستمی است که به سطوح بالایی از انرژی و آگاهی دفاعی مناسبی نیاز دارد تا تخصصی و با حملههای پرسرعت دنبال شود. تصاویر زیر نشان میدهد ساوتهمپتون با پرس بالا و تعداد زیاد نفرات، بازیکنان حریف را در مناطق خطرناک زمین تحت فشار قرار میدهد تا فوراً توپ را پس بگیرد و ضد حمله را آغاز کند.



این موضوع باعث می شود فوتبال چهار فاز هازنهوتل روان و باز باشد؛ به این معنی که به محض قرار گرفتن در برابر توپ، فشار زیادی را برای تصاحب آن وارد کرده و در ادامه از توپ به شکل موثری استفاده میکنند. این حمله با شدت بالا با XG (گلهای مورد انتظار) نشان داده میشود و انتظار میرود فصل را در رتبه هفتم به اتمام برسانند.

این سبک بازی جسورانه و تهاجمی، تیم را باز و آسیبپذیر کرده است، به این معنی که ساوتهمپتون یک تیم خوب برای امتیاز گیری توسط حریفان است. به ویژه در استادیوم سنت ماری، به تیمی تبدیل شده است که به طور مداوم در طول بازی هواداران را از خود ناامید می کند. با گفتن این موضوع، فرم آنها در خانه هنوز بهبود نیافته است و این چیزی است که هازنهوتل باید به عنوان یک اولویت به فصل جدید نیز بپردازد.
از نظر آماری، PPDA (تعداد پاس به ازای هر کنش دفاعی) ساوتهمپتون تا پایان فصل گذشته به ۹.۷۹ رسید. PPDA نشان میدهد که پس از هر چند پاسیک تیم در بازیسازی حریف اختلال ایجاد میکند. هازنهوتل معتقد است بازی ساوتهمپتون بدون توپ شروع میشود. این فاز از بازی برای موفقیت تاکتیکهای او ضروری است. مهاجمین ساوتهمپتون از بالا و شدید حریف را پرس میکنند.
تصویر بالا کاملاً این موضوع را نشان میدهد. بازیکنان ساوتهمپتون حتی زمانی که استون ویلا بازی خود را از طریق دروازهبان خود، پهپه رینا شروع میکند، تیم را پرس کرده و او را مجبور میکنند تا توپ را بلند ارسال کند، زیرا تلاش او برای پاس کوتاه به یکی از مدافعان تیمش بسیار خطرناک است ( میتواند منجر به تدارک و آغاز یک حمله برای تیم حریف باشد). اما این پاس بلند اغلب خیلی سریع در نیمهی خودی تصاحب شده و ضد حملهای دیگر آغاز میشود.
یکی از ضعفهای بالقوه چنین پرس پر فشاری، فضای پشت دفاع است که اگر تیم حریف راه آن را پیدا کند دروازه حریف به راحتی مورد تهدید جدی قرار میگیرد. از همین رو عدم تعادل در بازی ساوتهمپتون در مواقعی که پرس آنها توسط توپ های سالم مستقیم یا بلند حریف شکسته میشود وجود دارد.
موقعیت میان زمین بازیکنان عرضی آنها، اغلب خلأهایی را برای مدافعان کناری و وینگرها ایجاد میکند تا از آنها استفاده کنند و موقعیت بالای هافبک های آنها در پرس، اغلب مدافعان مرکزی را در برابر حریف تنها و در برابر حمله حریف آسیبپذیر میکنند و فقط میتوانند خود را از واگذاری نبردهای یک در مقابل یک حفظ کنند.
دو تصویر زیر نشاندهنده خطرات چنین ضد پرسهای تهاجمی و شدیدی است، به شکلی که بسیاری از بازیکنان ساوتهمپتون در بالای زمین هستند و مجبورند به عقب برگشته و شکل دفاعی خود را سریع بازگردانند تا از گل خوردن تیمشان جلوگیری کنند. در این موقعیت، آنها گل نخوردند اما خودشان را در موقعیت خطرناکی مشاهده میکنند که ممکن بود منجر به باز شدن دروازهشان شود.
یکی دیگر از نقاط ضعف سیستم ۲-۲-۲-۴ به کار گرفته شده توسط هازنهوتل، آسیبپذیری وینگها در هنگامی است که هافبکها رو به مرکز حرکت میکنند. در برخی مواقع فصل گذشته، ردموند هنگامی که خود را در موقعیتی نامناسب مییافت، یک فرار انجام داده که همین فضای بزرگی در عرض ایجاد میکرد و اغلب دفاع کناری را با دو بازیکن حریف روبرو میکرد.
آنها میتوانند از برتری عددی خودشان زمانی که هافبکهای عرضی از بازی خارج شدهاند؛ به خوبی استفاده کنند. در سیستم هازنهوتل، هافبک های عرضی باید از نظر تاکتیکی دارای هوش بالایی باشند تا شانسی برای حفظ جایگاه خود در کنار دیگر بازیکنان تیم داشته باشند.
با این حال، هازنهوتل از روزهای خود در لایپزیگ یک الی دو یادگاری را به همراه دارد. یکی از تفاوتهای تیم انگلیسی با تیم آلمانی این است که ساوتهمپتون تمایل کمتری به تکلهای تک به تک دارد؛ در عوض تلاش تیم برای صبور بودن و نگه داشتن بازیکنان پشت توپ بیشتر شده است. این خطر سیستم ۲-۲-۲-۴ است که این سیستم به بازیکنانی متکی است که انرژی دارند مکرراً فشار بیاورند در حالی که خود را آنچنان زیاد از موقعیت خارج نمی کنند.
یکی از مؤلفههای کلیدی موفقیت روزافزون آنها در هفتههای اخیر، بهبود در بعد فردی و سازگاری با فلسفه جدید «دفترچه بازی» بوده است. هیچ بازیکنی به اندازه کاپیتان خود، جیمز وارد پراوس، سازگاری خود را نشان نداده است. او از نظر بدنی به بازیکنی قوی تبدیل شده است و به دنبال این است که با تنه زدن حریفان را از بازی خارج کند.
او با جنگیدن برای به دست آوردن توپ در نیمه خود، پیش برد توپ به جلوی زمین و در بسیاری از موارد، از توانایی خود برای پیوستن به یک ضدپرس استفاده می کند. او دیگر فقط یک متخصص ضربات ایستگاهی برای ساوتهمپتون نیست. او حداکثر توانایی خود را نشان میدهد، چیزی که از هر بازیکن ساوتهمپتون یا بازیکنهای ورودی ساوتهمپتون انتظار میرود.
خلاصه
در جریان این تحلیل، آنچه مشخص شد این است که هویت ساوتهمپتون در حال بازگشت است. هازنهوتل ثبات را برای این تیم به ارمغان آورده است، اما حالا او و تیمش دنبال کسب یادگیریهای بیشتر و رقابت داغتر هستند. آنها میخواهند به نیمهی بالای جدول صعود کنند و شروع به چالش کشیدن اروپا کنند و دفترچه بازی ساوتهمپتون یک عنصر کلیدی برای این راه است.
راهاندازی مجدد سبک بازی، سیستم تیم جوانان و سبک مربیگری ساوتهمپتون برای آنها کلیدی برای تغییر اوضاع بوده است و با توجه به اینکه به نظر میرسد هازنهوتل برای این پروژه درازمدت اینجا است؛ اگر بتوانند او را حفظ کنند، سالها به موفقیت خود ادامه خواهند داد.
در حقیقت هازنهوتل به جای خرید استعداد، میخواهد استعدادها را از طریق سیستم رشد دهد و آنها را در ایدهآلهای خود قرار دهد. او میخواهد به آنها این شانس را بدهد که موفق شوند، و تاکنون، حتی بدون دفترچه بازی، دست یافتنی بوده است. ساوتهمپتون سالهای جذابی در پیش رو دارد.
منبع: totalfootballanalysis
مترجم: محمد حسین صیفوری
کاری از گروه فنی آنالیزتاکتیکی
مطالب مرتبط
منتخب امروز
آخرین مطالب
موضوعات داغ
در ارتباط باشید
-
دوره تخصصی آنالیز فوتبال۱,۸۳۰,۰۰۰تومان
-
نرم افزار آنالیز گرافیکی۲,۱۵۰,۰۰۰تومان
-
دوره آموزش آنالیز فوتبال۹۶۰,۰۰۰تومان