دورنمایی باشکوه است وقتی ۳۰ یا ۴۰ سال به عقب برگردید و دفاع آن‌ها را تماشا کنید. اکثر آن‌ها نوعی دفاع را به نمایش می‌گذارند که به نظر می‌رسد در فوتبال مدرن گم شده است. یک مدافع باهوش را می‌بینید که پشت خط دفاعی جای گرفته است و پاس‌های حریف را دفع می‌کند، یا آن‌ها را بدون زحمت تحت کنترل خود درمی‌آورد یا به جلو می‌رود و به خط هافبک افزوده می‌شود.

این عمل امروزه به “بازیساز عمیق محور” یا “رجیستا” شباهت دارد، او حمله را شروع می‌کند و آن را به جناحین گسترش می‌دهد، یا آن را به جلو به خط هافبک یا حمله می‌رساند. این لیبرو است. این بند می‌تواند در مورد بسیاری از بازیکنان صادق باشد: گائتانو شیره‌آ، ویلیبور واسوویچ، رود کرول، ماتیاس سامر یا الگوی لیبروها، فرانتس بکن‌بائر.

متأسفانه این بازیکنان دیگر در فوتبال مدرن وجود ندارند. کاملاً درست استدلال شده است که لیبروها هنوز وجود دارند، اما ما اکنون آن‌ها را “مدافعان پا به توپ” می‌نامیم. با این حال، تشبیه کردن آن‌ها به مدافعان پا به توپ، فراموش کردن هنر واقعی لیبرو است.

شاید این بخشی از پیشرفت فوتبال باشد که “هنرمندانی” مانند خوان رومان ریکلمه را دور کرده است و به سمت هنرمندان متمرکز بر سیستم مانند لوکا مودریچ فضا می‌دهد، اما این ایده که بازیکنی مانند کریس اسمالینگ به نوعی تکامل‌یافته‌ی گائتانو شیره‌آ است اشتباه به نظر می‌رسد.

نه اینکه این‌ها بازیکنان خوبی نیستند، اما نقشی که آن‌ها بازی می‌کنند یک عقبگرد به نظر می‌رسد. با توسعه شماره ۱۰ کلاسیک، می‌توانید استدلال کنید که آن‌ها در فاز دفاعی متحرک، از لحاظ تاکتیکی آگاه و مفیدتر شده‌اند. برای لیبرو، نمی توانید این حرف را بزنید. آن‌ها نه تحرک بیشتری دارند، نه از نظر دفاعی کاربردی‌تر هستند و نه از نظر تاکتیکی آگاهی بیشتری دارند.

البته یک دلیل وجود دارد که لیبروها جایگاه خود را از دست دادند. در کنار فوتبال آلمان، لیبرو بیشترین ارتباط را با فوتبال ایتالیا دارد. از دهه ۶۰ میلادی و متداول شدن سوییپر در اروپا، این دفاع به بخشی اصلی از فوتبال ایتالیا تبدیل شد و پس از رشد پست سوییپر توسط فرانتس بکن‌بائر در اوایل دهه ۷۰، سوییپر به لیبرو تکامل یافت.

به نظر  درست است که مغضوب متخصصان، مردی که به دوران سلطنت لیبرو، سنگ بنای فوتبال ایتالیا، خاتمه داد، آریگو ساکی در زمان مربیگری خود در آث میلان در اواخر دهه ۸۰ بوده است.

ساکی از سیستم سه دفاعه کلاسیک ایتالیایی (دو مدافع مارک کننده و یک بازیکن پوشش‌دهنده‌ی لیبرو) به ۴-۴-۲ بسیار منظم تغییر سیستم داد. بازیکنان در این سیستم هر زمان می‌توانند بازیساز باشند.

واضح است که لیبرو جایی در این سیستم نداشت و فرانکو باره‌زی استانداردِ یک -البته اگر بتوان باره‌زی را استاندارد شناخت- مدافع میانی شد. بحث و گفتگو راجع‌به متدهای ساکی دشوار است، زیرا روسونری قبل از جدایی بازیکنانش، یک اسکودتو و دو جام متوالی اروپا به ارمغان آورد و راه‌های جداگانه خود را دنبال کرد.

با این حال باید بپرسیم که چرا لیبرو دیگر جایی در فوتبال مدرن ندارد. برخی گفته‌اند که ایجاد قانون آفساید باعث می‌شود لیبرو در دفاع مسئولیت نداشته باشد، اما مطمئناً این با هیچ مدافع پوششی که کمی عمیق‌تر از بقیه خط دفاعی نشسته است تا تکل بزند یا تله‌ی آفساید را تکمیل کند تفاوتی ندارد. در واقع، تیم‌هایی که از تله آفساید ثابت و کارآمد استفاده کنند در فوتبال مدرن نادرتر می‌شوند.

چرا نمی‌توان از لیبرو استفاده کرد؟

برخی دیگر استدلال می‌کنند که افزایش فشار و سرعت پرس‌ها به این معنی است که لیبروها نمی‌توانند به سادگی مثل فرانتس بکن‌بائر یا میودراگ بلودیچی وقت انتخاب پاس را داشته باشند. با این حال، این سوال بی‌معنی است، زیرا این بدان معناست که هر نقشی هنگام پا به توپ شدن نیاز به زمان داشته باشد، در نتیجه نقش‌های تحت پرس منقرض می‌شوند. بازیساز‌ها منقرض نشده‌اند.

این به سادگی بازیکنان را ملزم کرده است که هنگام داشتن توپ، باهوش‌تر و سریع‌تر شوند. به جای برداشتن توپ و جستجوی پاس، اکنون بازیکنان باید قبل از دریافت توپ به دنبال پاس باشند، به این معنی که با دریافت توپ می‌توانند از اتلاف وقت گران‌بها جلوگیری کنند.درست مثل بازیسازها، لیبرو برای اینکه بتواند خود را با سخت‌گیری‌های بازی مدرن تطبیق دهد، باید از نظر ذهنی سریع‌تر شود.

به‌علاوه، در فوتبال مدرن استفاده از بازیساز عمیق محور اولویت دارد. همه تیم‌های بزرگ دهه گذشته بازیکنانی را شامل می‌شوند که می‌توانند بازی را از عمق ترکیب کنترل کنند: ژاوی، بوسکتس، شوان‌اشتایگر، کریک، اسکولز، ژابی آلونسو و پیرلو.

در آخرین قهرمانی چمپیونزلیگ بارسلونا، خط هافبک سه‌نفره سرخیو بوسکتس، آندرس اینیستا و ایوان راکیتیچ را می‌بینید که همه آن‌ها در شروع بازی از عمق بسیار فوق‌العاده بودند.

چرا لیبرو نمی‌تواند این کار را انجام دهد؟

اجازه دادن به یک مدافع برای ورود به خط میانی وقتی که مالکیت توپ را در اختیار دارد می‌تواند به این معنی باشد که یک هافبک می‌تواند توسط یک مهاجم جایگزین شود، یا اینکه به هافبک با تشویق به حمله فشار آورده شود. این احتمالاً میتواند ۴-۲-۳-۱ را به ۳-۳-۱-۳ یا ۳-۳-۳-۱ تبدیل کند.

با داشتن دو مدافع برای پوشاندن حرکت رو به جلوی لیبرو و مدافعان کناری برای پوشش عرض زمین، لیبرو به هیچ‌وجه یک مسئولیت دفاعی نخواهد بود و می‌تواند یک بازیساز عمق محور باشد، بدون نیاز به یک بازیکن متخصص در خط هافبک دفاعی.

داوید لوئیز یکی از این بازیکنان است که می تواند به این نقش زندگی تازه‌ای بدهد. لوئیز تا حدی یک لغزش و یک عقبگرد است. معمولاً به دلیل دفاع بی‌تضمینش مورد انتقاد قرار می‌گیرد. به طور کلی احساس می‌شود که او در یک چهار نفره کلاسیک مسئولیت دارد و فقط یک مدافع میانی دیگر می‌تواند خطاهای احتمالی مرتکب شود.

برعکس، لوئیز به دلیل توانایی خود در حمل توپ تحسین شده است، به ویژه هنگامی که با آن از دفاع خارج می‌شود و به خط میانی می‌رود. در حقیقت، رافا بنیتس در مدت کوتاهی که سرمربی چلسی بود او را در پست هافبک دفاعی بازی می‌داد. او بسیار مورد ستایش قرار گرفت و به نظر می‌رسید لوئیز توانایی کنترل بازی در این پست را دارد.

مطمئنا لیبرو ترکیبی از تمام نقاط قوت داوید لوئیز است. او در حرکت برای دریافت توپ از موقعیتی عقب‌تر توانا است، در بیرون آوردن توپ از دفاع بسیار مهارت دارد و یک پاسور فوق‌العاده توانا و خلاق است. در ترکیب ۳-۳-۱-۳ که در بالا مورد بحث قرار گرفت، لوئیز می‌تواند لیبرو بازی کند، تیاگو سیلوا و مارکینیوش قادر به پوشش حرکات رو به جلو او هستند (مقاله در زمان حضور لوییز در پاری‌سن‌ژرمن نگارش شده است).

نیازی به حمله بیش از حد به لوئیز نیست، بلکه فقط باید بتواند به اندازه کافی جلو برود و توپ را به مارکو وراتی برساند. تعداد کمی از بازیکنان توانایی بازی در این نقش را دارند: مثل سرخیو راموس، متس هوملس و جرارد پیکه. همچنین بسیار محتمل است که سرخیو بوسکتس با توانایی پوشاندن فضا، خواندن بازی و دقت پاس بالا در خط هافبک، به عنوان لیبرو فوق‌العاده باشد.

بحث البته این است که لیبرو به یک دلیل منقرض شده است، و این بدون شک یک نکته منصفانه است، اما همچنین باید خاطر نشان کرد که چندین پست در تاریخ فوتبال منقرض شده‌اند و بعضی تا سال‌ها بعد از بازگشت انگار اصلا نبوده‌اند.

با گسترش ۳-۵-۲ بعد از جام جهانی ۱۹۸۶ فرض بر انقراض وینگرهای کلاسیک بود. در مقابل، نگاهی به بازیکنان برتر فوتبال جهان در حال حاضر بیندازید، و تعداد زیادی بازیکن برتر از جمله کریستیانو رونالدو، نیمار، ادن هازارد و مارکو رویس وجود دارند.

دفاع سه نفره در اواسط دهه گذشته با توسعه سیستمهای مدرن ۴-۵-۱ / ۴-۳-۳ منقرض شد. regista نقش فراموش شده در فوتبال ایتالیا بود و آندره‌آ پیرلو آن را دوباره به ارمغان آورد و در حال حاضر بازیساز عمق محور احتمالا مهم‌ترین نقش در زمین است.

بله لیبرو در حال حاضر رو به انقراض است، اما مانند ۹ کاذب -که به سادگی بازنمایی نقش مهاجم عمق محور است که توسط بسیاری از تیم‌های بزرگ گذشته استفاده شده است- لیبرو ممکن است دوباره برگردد و دوباره جایگاه خود را در میان باپرستیژترین پست‌های فوتبال کسب کند.

چرا به مدافعان پا به توپ هنوز می‌توانیم بازی دهیم، اما لیبروها را نمی‌توانیم؟ اگر لیبروها بازنگردند فقدان بزرگی برای فوتبال خواهد بود.

منبع: thesefootballtimes.co
مترجم: محمد حسین صیفوری
کاری از گروه فنی آنالیزتاکتیکی