وقتی منچسترسیتی تحت هدایت پپ گواردیولا در فینال لیگ قهرمانان ۲۰۲۳ مقابل سیمونه اینزاگی و اینتر قرار گرفت، تیم سیتی به عنوان تیمی شانس بیشتر شناخته می‌شد. اما اگرچه نتیجه بازی پیروزی ۱-۰ برای سیتی بود، این نتیجه داستان نحوه سختی مقابله اینتر با تیم برتر را بیان نمی‌کند. دلیل اینکه اینتر تا این حد به شگفتی‌سازی نزدیک شد، رهبری سیمونه اینزاگی بود.

در دوران بازی خود به عنوان یک مهاجم (فیلم زیر را ببینید)، اینزاگی دوران ۱۱ ساله‌ای در لاتزیو داشت و در این مدت یک بار قهرمان سری آ شد و سه بار برای ایتالیا به میدان رفت. این یک حرفه بود که برای بسیاری از بازیکنان آرزو بود، با این حال او حتی موفق‌ترین فوتبالیست خانواده خود نبود. برادر بزرگترش فیلیپو با یوونتوس و آث میلان جام‌های زیادی به دست آورد و ۲۵ گل برای تیم ملی به ثمر رساند. وقتی در اواخر دهه ۱۹۹۰ و ۲۰۰۰ اسم اینزاگی به میان می‌آمد، معمولاً اول از همه «پیپو» به ذهن می‌رسید.

اما حالا این وضعیت تغییر کرده است. هر دو برادر وارد مربیگری شدند – اولین تجربه مربیگری فیلیپو در تیم آث میلان بود – اما در عرصه مربیگری این سیمونه بود که دستاوردهای بیشتری داشت.

بعد از بازنشستگی از فوتبال، کوچکترین اینزاگی شش سال در سیستم آکادمی لاتزیو به مربیگری پرداخت و سپس در سال ۲۰۱۶ سرمربی تیم اول شد. در پنج فصل بعدی، او تیم را به قهرمانی در جام ایتالیا، دو سوپرکاپ ایتالیا رساند و تا مرحله یک‌هشتم نهایی لیگ قهرمانان پیش رفت. او در سال ۲۰۲۱ به اینتر پیوست و در دو فصل اول خود جام ایتالیا و سوپرکاپ ایتالیا را به دست آورد و به فینال لیگ قهرمانان رسید.

سپس در فصل ۲۰۲۳/۲۴، تیم او در لیگ به قهرمانی در سری آ دست یافت – تنها دومین قهرمانی اینتر در ۱۴ سال گذشته. جالب اینکه این قهرمانی با پنج بازی باقی‌مانده در دربی سن سیرو مقابل میلان بدست آمد که شادی زیادی را برای طرفداران اینتر به همراه داشت.

بازیسازی با سه مدافع مرکزی

ساختار سه دفاعه در بازی‌سازی اینزاگی تقریباً همیشه از سیستم ۳-۵-۲ در هر دو تیم لاتزیو و اینتر استفاده کرده است. در هشت فصل اول مربیگری خود، تیم‌های او به طور متوسط حداقل ۵۰ درصد مالکیت توپ یا بیشتر داشته‌اند. آنها لزوماً تسلط کامل بر توپ ندارند، اما همواره سهمی برابر از مالکیت توپ را دارند. و این همراه با یک جنب و جوش تهاجمی است.

تیم‌های اینزاگی در تلاشند تا از طریق سه‌گانه‌ها با پاس‌های کوتاه بازی‌سازی کنند، هرگاه که ممکن باشد، اما همیشه به دنبال حرکت رو به جلو و نفوذ به حریف هستند. اگر حریف پرس بالایی انجام دهد و فاصله‌های قابل توجهی بین خطوط بگذارد، تیم اینزاگی آماده است تا از نزدیک‌ترین بازیکنان عبور کرده و با پاس‌هایی از مدافعان مرکزی، خطوط را بشکند.

اگر فضاهای موجود حتی بالاتر از زمین بازی باشند، آنها بعد از یک بازی‌سازی کوتاه‌تر اولیه، بازی را بیشتر به صورت مستقیم پیش می‌برند. آنها به دنبال کشاندن حریف به جلو هستند تا از فضاهای باقی‌مانده بهره‌برداری کنند. این تنوع در بازی با توپ یکی از ویژگی‌های کلیدی تیم‌های او بوده است.

در لاتزیو، وینگ‌بک‌های او به جلو حرکت می‌کردند و توپ را در خط میانه یا فراتر از واحد میانه حریف دریافت می‌کردند. به این ترتیب، آنها همچنین در موقعیت‌هایی قرار داشتند که بتوانند از پاس‌های مستقیم به خط حمله پشتیبانی کنند. هافبک دفاعی عمیق لاتزیو، لوکاس لوئا، معمولاً جلوتر از مدافع مرکزی میانه قرار می‌گرفت و گاهی اوقات به عنوان یک بازیکن اضافی به خط دفاعی بازمی‌گشت. دو هافبک شماره هشت سپس با توجه به شرایط، موقعیت خود را تطبیق می‌دادند – یکی از آنها به عقب می‌رفت تا تبدیل به هافبک دفاعی شود، در صورتی که لوکاس بین مدافعان مرکزی قرار گیرد.

اگر هافبک دفاعی جلوتر از خط دفاعی باقی می‌ماند، هافبک‌های مرکزی باقی‌مانده اغلب در جهت‌های مخالف حرکت می‌کردند. آنها به دنبال کشاندن مدافعان حریف از مسیرهای مشخص شده بودند تا فضای بیشتری برای هافبک دفاعی و مدافعان مرکزی فراهم کنند تا بتوانند ساخت بازی را ادامه دهند. هر حرکت رو به جلو نیز با یکی از مهاجمین لاتزیو که معمولاً در کانال داخلی مخالف به عقب می‌رفت، تکمیل می‌شد. این حرکات باعث می‌شدند که حریف از هم باز شود؛ این امکان را فراهم می‌کرد که پاس‌های کوتاه‌تری انجام شود و همچنین بازی تهاجمی‌ای که با لاتزیو تحت هدایت اینزاگی شناخته شده است، شکل بگیرد.

در اینتر، با هدایت اینزاگی، تحرکات بیشتر، چرخش‌ها و حرکات غیرقابل پیش‌بینی بیشتر به چشم می‌خورد. این به‌طور زیادی به دلیل کیفیت بازیکنانی است که او در اختیار داشته است. از جمله این بازیکنان می‌توان به مارسلو بروزوویچ و حکان چالهان‌اوغلو اشاره کرد که به عنوان هافبک دفاعی تک در میانه میدان فعالیت کرده‌اند. هر دو بازیکن با توانایی بالا در بازی با توپ، قادر به دریافت توپ تحت فشار و تنظیم مجدد موقعیت‌های خود برای پیشرفت به سمت جلو هستند.

مدافعان مرکزی متنوع اینتر نیز به چرخش‌ها کمک کرده‌اند. یک مثال، حرکت مدافع مرکزی میانه به میانه میدان به عنوان یک هافبک اضافی در طول ساخت بازی است. هافبک دفاعی گاهی اوقات از موقعیت خود بیرون می‌آید تا مدافع خود را به نواحی مختلف بکشد. اینتر گاهی اوقات بازی را با یک خط دفاعی تبدیل‌شده به چهار نفره می‌سازد – به‌ویژه در داخل محوطه جریمه خود – جایی که سه مدافع مرکزی و یک وینگ‌بک از دروازه‌بان پشتیبانی می‌کنند.

چرخش‌های بیشتری در اطراف هافبک دفاعی و مدافع مرکزی میانه نیز انجام می‌شود، به‌ویژه زمانی که یکی از وینگ‌بک‌ها به عقب می‌رود. در اینجا، مدافع مرکزی ممکن است به جلو حرکت کند، هم با توپ و هم بدون توپ، در حالی که شماره هشت‌ها از مسیر خارج می‌شوند یا به عرض حرکت کرده تا جای وینگ‌بک عقب‌رفته را پر کنند. شماره هشت در طرف مقابل نیز به عرض حرکت می‌کند و فضاهای مرکزی بیشتری برای حرکت‌های مدافعان به جلو ایجاد می‌کند.

اما زمانی که اینتر مالکیت توپ را از دست می‌دهد، برخی از مدافعان آنها ممکن است گرفتار شوند، به‌ویژه اگر آنها در فضاهای مرکزی بالا آمده باشند.

 

آیا این تاکتیک‌ها ثمربخش بوده است؟

طبیعتاً، سبک بازی‌سازی لاتزیو و اینتر تحت هدایت اینزاگی تأثیر زیادی بر نحوه ورود و خلق موقعیت‌ها در سوم نهایی زمین داشته است. لاتزیو تحت هدایت اینزاگی اغلب در بین بالاترین تیم‌ها در سری آ از نظر پاس‌های عمقی قرار می‌گرفت و سعی می‌کرد بعد از فاز ابتدایی بازی‌سازی خود، به سرعت وارد فضای هجومی شود.

حرکات کششی از خط حمله در اینجا نقش کلیدی داشت، به‌ویژه با حضور چیرو ایموبیله که تهدید گلزنی دائمی برای لاتزیو بود (به‌ویژه در فصل ۲۰۱۹/۲۰ که ۳۶ گل در ۳۷ بازی به ثمر رساند). حرکات پشتیبانی از هم‌تیمی‌اش در خط حمله به او کمک می‌کرد تا مدافع مرکزی حریف دیگر را مشغول کند و اجازه دهد که ایموبیله با جدا کردن مدافع خود، از خدمات دریافتی استفاده کند. در همین حال، هافبک‌های شماره هشت لاتزیو حرکات تهاجمی، تهدیدات باکس به باکس و پاس‌هایی را ارائه می‌دادند که فضاهای بیشتری را ایجاد می‌کرد.

زمانی که مهاجمان مسیرهای خود را از میان مدافعان مرکزی حریف منحنی می‌کردند، این اجازه را به وینگ‌بک‌ها می‌داد تا به داخل حرکت کنند – به‌ویژه اگر شماره هشت در همان سمت کمی عقب‌تر می‌بود و از فاز بازی‌سازی پشتیبانی می‌کرد.

اگر پاس‌ها بتوانند از دور خط دفاعی حریف عبور کنند، حرکت‌های تنگ و در عمق می‌توانند از مهاجمان مرکزی بیایند. یک مهاجم حرکت نفوذی را انجام می‌دهد، در حالی که دیگری تهدید گلزنی در مرکز است – این یکی از مزایای بازی با دو مهاجم مرکزی است. در این لحظات، حمایت باکس به باکس هافبک‌های شماره هشت اینزاگی – و گاهی اوقات وینگ‌بک مخالف – ویژگی مهمی بود.

در مقایسه با لاتزیو، اینتر تحرک بیشتری داشته است. تغییرات موقعیت – به‌ویژه چرخش‌ها در نواحی پهن یا کانال‌های داخلی – منجر به ارسال تعداد زیادی عرضی شده است. آنها بیشترین ارسال‌ها را در کمپین‌های سری آ ۲۰۲۲/۲۳ و ۲۰۲۳/۲۴ ثبت کردند و دومین تیم از نظر ارسال‌ها در فصل ۲۰۲۱/۲۲ بودند. با سیستم پنج دفاعی، وینگ‌بک‌ها بخش عمده‌ای از این ارسال‌ها را انجام داده‌اند، به‌ویژه بازیکنانی مانند فدریکو دی‌مارکو، دنسل دامفریس، متئو دارمیان و ایوان پریشیچ که مرتباً ارسال می‌کنند.

چون چرخش‌ها ممکن است شامل وینگ‌بک، مدافع مرکزی پهن پیشرفته و شماره هشت، به علاوه یک مهاجم مرکزی که به عقب می‌رود، باشد، بازیکنان غیر از وینگ‌بک‌ها نیز ارسال‌هایی انجام داده‌اند. برای مثال، شماره هشت سمت راست نیکولو بارلا به منظور قرار گرفتن در موقعیت‌های ارسال، به جلو حرکت کرده است. در آنجا، او همچنین از حرکت‌های عقب‌رفته مهاجم مرکزی نزدیک استفاده کرده و در پاسخ، حرکت‌های تهاجمی از هافبک دفاعی (پیووت) انجام شده است.

آلکساندرو باستونی، مدافع مرکزی پهن اینتر نیز ارسال‌های زیادی انجام داده است. او با حرکت به جلو از خط دفاعی سه نفره، از فضای ایجاد شده توسط وینگ‌بک خود بهره برده است که با بیرون کشیدن مدافع کامل حریف از موقعیت، فضای آزاد را ایجاد می‌کند. با تهدیدی که بارلا از سمت راست به وجود می‌آورد، تحرکات از نواحی پهن اینتر تفاوت‌هایی با لاتزیو تحت هدایت اینزاگی دارد. این تحرکات تهدید واقعی هجومی ایجاد می‌کند.

خارج از مالکیت توپ

در لاتزیو، اینزاگی اغلب از بلوک‌های میانه و پایین استفاده می‌کرد. خارج از مالکیت توپ، سیستم ۳-۵-۲ به ۵-۳-۲ تبدیل می‌شد. خط دفاعی پنج نفره با سه هافبک میانه دفاعی و دو مهاجم مرکزی جلوتر از آن پشتیبانی می‌شد. خط حمله به‌طور عمده بر دسترسی‌های مرکزی متمرکز بود و در صورت امکان، توپ را از هافبک دفاعی حریف دور می‌کرد. سپس مهاجمان به‌طور فردی به بیرون فشار می‌آوردند تا توپ را به یک سمت محدود کنند. حریفان معمولاً توپ را به عرض می‌بردند، زیرا فضاهای اصلی در برابر سیستم ۵-۳-۲ ابتدا در نواحی پهن قرار داشتند. از آنجا، تله‌ای پهن ایجاد می‌شد که در آن وینگ‌بک و شماره هشت نزدیک به آن به‌طور تهاجمی وارد عمل می‌شدند. یک مدافع مرکزی پهن نیز در صورت نیاز از پشت به جلو می‌آمد تا کمک کند.

اگر حریفان سعی می‌کردند توپ را به داخل بازگردانند، سه هافبک میانه به بیرون می‌پریدند و فشار می‌آوردند. این اغلب علامتی بود برای تغییر از بلوک پایین به بلوک میانه – یا پس از یک مدت محافظت از دروازه، فشار بیشتری وارد می‌کردند. این به این معنی بود که هافبک مرکزی میانه به بیرون می‌پرید، با شماره هشت نزدیک به توپ که به حمایت از فشار عقب‌رفته از خط حمله می‌پرداخت. شماره هشت دورتر از توپ نیز به مرکز می‌آمد و حرکت میانه از هافبک را پوشش می‌داد.

در اینتر، اینزاگی مشابه عمل کرده است، هرچند که استفاده از بلوک میانه بسیار بیشتر بوده است. سیستم ۵-۳-۲ همچنان در دفاع حفظ شده است، با سبکی بسیار مشابه و تله فشار پهن مانند آنچه در لاتزیو مشاهده می‌شود.

به جای اینکه وینگ‌بک به بیرون برود و فشار بیاورد، شماره هشت نزدیک به آن به نواحی پهن فشار می‌آورد. این به این دلیل است که در برخی از بازی‌ها، دو مهاجم مرکزی اینتر بیشتر بر روی مسدود کردن هافبک‌های دفاعی حریف تمرکز کرده‌اند تا فشار آوردن به نواحی پهن، همانطور که در لاتزیو دیده می‌شد. با مسدود شدن دسترسی به هافبک‌های مرکزی، توپ احتمالاً بیشتر به نواحی پهن حرکت می‌کند زمانی که تیم‌ها تلاش می‌کنند سیستم ۵-۳-۲ اینتر را بشکنند. زیرا فضای واضح‌ترین برای تیم در حال مالکیت توپ در برابر سیستم ۵-۳-۲ در نواحی مدافعان کناری است، هافبک‌های اینتر می‌توانند با اعتماد به نفس زودتر وارد عمل شوند، چون می‌دانند توپ به کجا خواهد رفت.

از اینجا، مدافع مرکزی پهن به جلو می‌آید و در فضای میانه دفاع می‌کند. این به‌ویژه زمانی صدق می‌کند که یک مهاجم حریف بخواهد در فضای خالی که توسط هافبک اینتر ترک شده است، وارد شود.

این روش‌ها به وینگ‌بک‌های اینتر این امکان را می‌دهد که همچنان بخشی از خط دفاعی باشند و برای پوشش پاس‌های داخلی حریف به داخل حرکت کنند. اگر اینزاگی بخواهد بر روی فشردگی مرکزی تمرکز کند، وینگ‌بک‌ها به بیرون می‌روند تا فشار بیاورند، بنابراین هافبک‌های مرکزی به‌طور دست نخورده باقی می‌مانند، همانطور که در لاتزیو مشاهده می‌شود.

این تاکتیک‌ها به خوبی برای او کار کرده است، ابتدا در رم و حالا در میلان. هدایت اینتر به قهرمانی بیستم در سری آ به باشگاه این فرصت را داده است که دو ستاره روی پیراهن خود داشته باشد – تنها دومین تیم در فوتبال ایتالیا، پس از یوونتوس، که این افتخار را کسب کرده است. با این حال، بزرگترین ستاره اینتر را می‌توان به‌طور غیرقابل انکار، سرمربی آن، در کنار خط بازی در سن سیرو دانست.

منبع: Coachesvoice
مترجم: محمد نوپسند