فلسفه مربیگری توماس فرانک

. اگر سخت تلاش کنیم و با هم این کار را انجام دهیم، همه چیز ممکن خواهد بود 
سخنرانی توماس فرانک در شام کریسمس در زمین تمرین باشگاه فوتبال برنتفورد – ۱۰ دسامبر ۲۰۲۴

توماس فرانک اگرچه هرگز به‌صورت حرفه‌ای بازیکن نبوده است، اما با تحلیل، انگیزه و شخصیت خاص خود توانسته به لیگ برتر جزیره راه یابد. معمولاً تصور بر این است که مربیان موفق الزاماً سابقه بازی جدی دارند، ولی نمونهٔ فرانک نشان می‌دهد علم و مدیریت می‌تواند جای هر رزومهٔ فوتبالی را بگیرد.

او مربیگری را از سن بیست‌سالگی آغاز کرد و بیش از سی سال است که در این حرفه فعال است؛ ابتدا در سطح پایه و آکادمی‌های فوتبال. فرانک شغل سرمربیگری ارشد خود را در بروندبی، یکی از باشگاه‌های بزرگ دانمارک، آغاز کرد و در ادامه به‌عنوان دستیار و سپس سرمربی به انگلستان قدم گذاشت.

بدون تکبر، بدون خودخواهی و بدون کج‌خلقی، جایی که اعتبار به تیم‌های حریف تعلق دارد، او به آن‌ها اعتبار می‌دهد و به همه احترام می‌گذارد. سخت می‌توان او را دوست نداشت؛ حتی وقتی در حال مبارزه است، عمل‌گراست و افراد را سرزنش نمی‌کند؛ در عوض حقایق را بیان می‌کند و به سمت بهتر کردن تیم حرکت می‌کند.

سبکِ مربیگری توماس فرانک

رویکرد برنتفورد تحت فرانک، سازگاری با حریف است. پایه‌هایی مانند بلوک فشرده میانی، پرس کردن و سازماندهی بسیار برنامه‌ریزی‌شده برای ضربات ایستگاهی وجود دارد، اما او تیمش را برای تغییر روانِ سیستم‌ها آماده می‌کند.

فرانک در حالی که به مالکیت توپ به‌خودی‌خود وسواس ندارد، برای وضوح نقش‌ها، بازی هوشمندانه در موقعیت و سازگاری با حریف ارزش قائل است. اصل اساسی او کنترل از طریق ساختار است؛ چه در بلوک‌های دفاعی عمیق و چه در انتقال‌های تهاجمی، هر بازیکن هدف مشخصی دارد.

اصولِ کاری فرانک

همان‌طور که فرانک در کنفرانس مطبوعاتی پس از بازی توضیح داد، سه موضوع کلیدی که او خواست اصول خود را بر آن‌ها بنا کند عبارت بودند از: جنبهٔ دفاعی بازی، شجاعت در فاز اول (بازی‌سازی) و فاز دوم (حرکت توپ به جلو) و ضربات ایستگاهی.

برای فهمیدن این موضوع با تعدادی از بازیکنان او و همچنین کسانی که در کنار او مربیگری کرده‌اند صحبت شد. The Athletic نیز در این زمینه گزارش‌هایی داشته است.

پنتوس جنسن (مدافع و کاپیتان سابق برنتفورد در سال‌های ۲۰۱۹ تا ۲۰۲۳) می‌گوید:

او یک دوست همیشگی و بهترین مربی‌ای است که داشته‌ام. او یک انسان محشر است، وارد رختکن می‌شود و به همه انرژی می‌دهد. به‌عنوان یک سرمربی، نحوهٔ توسعه و پیدا کردن راه‌حل‌های جدید و شجاعت در امتحان این راهکارها او را به یکی از بهترین‌ها در پریمیرلیگ تبدیل کرده است. با توجه به بودجهٔ کم و اسکودش، این کار شگفت‌انگیز است. او فقط در یک سال این کار را انجام نداده؛ او و تیمش به‌اندازهٔ کافی باهوش هستند که اوضاع را تغییر دهند. این روش‌ها همه را متحیر می‌کند. من به‌عنوان کسی که به برنتفورد آمدم تا بدرخشم، تبدیل به یک رهبر شدم و مردم من را به‌عنوان یک کاپیتان و انسان خوب شناختند؛ شکل که او مرا عوض کرد، هیچ‌وقت فراموشش نمی‌کنم.

ذهنیت، انعطاف‌پذیری و اهمیت جزئیات

علاقهٔ فرانک به ریسک کردن، توجه او به جزئیات و داشتن ذهنیت برنده برای هر مسابقه (حتی برابر منچسترسیتی و لیورپول) روی بازیکنان نیز تأثیرگذار بود. به‌گفته‌ی بسیاری، «مثبت‌اندیشی» در کارنامهٔ برنتفورد رکن مهمی در پیشرفت تیم بوده است.

بن می (مدافع برنتفورد) می‌گوید:
«به‌خاطر دارم وقتی در زمان برد، تساوی یا باخت با توماس صحبت می‌کردم، از او می‌پرسیدم که آیا من برای پرتاب توپ‌ها مناسب هستم؟ و او پاسخ می‌داد: «آره، همیشه این کار را بکن، اصلاً دربارۀ آن شک نکن» و این همیشه برای من افزایش روحیه بود.»
او می‌افزاید که توجه فرانک به جزئیات بیشترین مقداری بوده که در طول کارنامه‌اش تجربه کرده؛ برای مثال به اینکه چه زمانی پاس بدهد یا کمی طول بدهد و لمس توپ بیشتری داشته باشد، به‌جای اینکه بلافاصله پس از دریافت توپ پاس دهد.

فرانک به ایده‌های مختلف گوش می‌دهد و همیشه سعی می‌کند ایدهٔ بازیکنان را به هیئت‌مدیره منتقل کند. در نهایت، او دانش زیادی دربارهٔ فوتبال دارد.

رابطهٔ انسانی و نقش رهبرِ پدرگونه

ایجاد رابطهٔ نزدیک با بازیکنان داخل و خارج زمین همیشه تمی مهم در هفت‌سال مربیگری او در برنتفورد بوده است. برای مثال، در دسامبر گذشته فرانک ناتان کالینز را بعد از شکست ۴–۱ برابر ولوز سوار ماشینش کرد و به او نشان داد که حمایت کامل فرانک را دارد؛ بازیکنی که در آن بازی دو اشتباه منجر به گل داشت. پیام کاملاً واضح بود: کالینز پشتیبانی فرانک را داشت.

فرانک همچنین حمایت خصوصی و عمومی از آیوان تونی پس از محرومیتش به‌دلیل مسائل قمار را ارائه داد و در هفتهٔ اول بازگشت او به تمرینات کمک کرد تا روند بازی‌اش را باز یابد.

لوک دنیلز (دروازه‌بان دوم سابق برنتفورد، ۲۰۱۷–۲۰۲۱) دربارهٔ فرانک گفت:

او کسی است که می‌شود با او قهوه خورد. دربارهٔ اتفاقات هفته صحبت می‌کردیم و او از خانواده‌ات می‌پرسید. ماشین من چندین بار دزدیده شد و او به من گفت سعی کن اوضاع را راست و ریست کنی و مطمئن شد که من حواسش به خانواده‌ام هست. هیچ‌وقت مشکلی برای زدنِ در اتاق او و صحبت کردن وجود نداشت.

ریمر می‌گوید: «فرانک کسی بود که همیشه می‌توانست به عقب ماجرا نگاه کند و بگوید: «خیلی خب، آرام باشید؛ بیا ببینیم اینجا چه اتفاقی افتاد.» ممکن بود هر موضوعی مطرح شود؛ از وضعیت آیوان تونی تا اتفاقات شادی مثل پدر شدن یکی از بازیکنان. او می‌دانست چه زمانی بگوید که بازیکن باید کنار خانواده‌اش باشد. او بسیار آرام است و در رفتار با بازیکنان بسیار خوب عمل می‌کند.»

این رویکرد تنها به بازیکنان محدود نمی‌شود بلکه شامل کادر فنی و کارکنان باشگاه نیز هست. در ویدیویی که از رختکن توسط رسانه‌های اجتماعی باشگاه منتشر شد، فرانک از تمام آشپزهای باشگاه با نام بردنشان تشکر کرد و اشاره داشت که آشپزها با پختن وعده‌های خوب، به تیم نوید برد می‌دهند.

زندگی بیرون از فوتبال

در خارج از فوتبال، فرانک از گشت‌وگذار و سفر لذت می‌برد. مانند دیگر مربیان لیگ برتر، او به بازی پدل علاقه‌مند است و گاهی با کادر تیمش این بازی را در زمین باشگاه انجام می‌دهد. ریمِر که در برنتفورد با خانوادهٔ فرانک زندگی می‌کرد، می‌گوید: «اتمسفر دنجی در خانهٔ او وجود داشت. همیشه چیزی در آن خانه جریان داشت؛ فوتبال همیشه از تلویزیون پخش می‌شد و عصرها بردگیم بازی می‌شد.»

ریمر اشاره می‌کند که فرانک برای روز بازی که آن را «منطقهٔ جنگی» می‌نامد کاملاً مشتاق است، اما هیچ‌گاه کنترل خود را بعد از بازی از دست نمی‌دهد: «بعضی از مربیان را می‌بینیم که بعد از بازی یا بین دو نیمه داد و فریاد می‌کنند؛ من هیچ‌وقت توماس را این‌طور ندیده‌ام. او همیشه قبل از بازی، در رختکن و بعد از آن آرام است؛ اما بین دو نیمه همه‌چیز فرق می‌کند. به‌نظرم هیچ‌کس نباید هیولای درون او را دست‌کم بگیرد.»

تحول تاکتیکی برنتفورد زیر نظر فرانک

به اعتقاد ریمِر، برنتفورد زیر نظر فرانک از تیمی چمپیونشیپی که به‌دنبال تسلط با مالکیت توپ بود، به تیمی عمل‌گرا در پریمیرلیگ تبدیل شد. این عملکرد حتی پس از فروش آیوان تونی به الاهلی ادامه یافت، به‌طوری که در ۱۵ بازی خانگی‌شان ۳۰ گل به ثمر رساندند.

ریمِر می‌گوید: «اگر به پریمیرلیگ بیایید و در کیفیت بازی نسبت به تیم‌های دیگر کمی ابتدایی بازی کنید، می‌تواند برایتان مشکل‌ساز باشد. بنابراین برنتفورد تبدیل به تیمی قدرتمند از نظر ضدحمله شد که به‌نظرم راه درستی بود.»

تحسین و سختی‌های ابتدایی

در ابتدای حضور فرانک در برنتفورد، تصمیم به تغییر فرمت (از ۴-۲-۳-۱ به ۳-۵-۲ یا مشابه) در ابتدا شکننده به‌نظر می‌رسید. او در ده بازی ابتدایی به‌عنوان مربی موقت (جایگزین دین اسمیت در ۲۰۱۸)، هشت بازی را باخت؛ اما سه سال بعد تیم را به پریمیرلیگ رساند.

دنیلز دربارهٔ فرانک می‌گوید: «توماس به‌شدت در جزئیات دقت می‌کند. او همه‌چیز را زیر و رو می‌کند؛ همه‌چیز آنالیز شده است. ما قبلاً گل‌های زیادی می‌خوردیم، پس مجبور بودیم از حریف گل‌های بیشتری بزنیم.»

فرانک هر روز ساعت شش صبح بیدار می‌شود و به‌دنبال راه‌های کوچک برای منفعت برنتفورد است. نمونهٔ بارز این فصل، حملهٔ سریع از شروع بازی و گل‌زنی از این مکانیزم بوده است. او همچنین زمان تمرین را به‌آمادگی برای دقایق پایانی مسابقات اختصاص می‌دهد؛ مشخصاً با این دید که برنتفورد در دقیقهٔ ۹۰ به بعد چگونه بازی کند، چون اغلب دقایق اضافهٔ زیادی توسط داوران گرفته می‌شود. برنتفورد سریع حمله می‌کند و اطمینان حاصل می‌کند که در محوطهٔ ۱۸ قدم حریف حداقل دو بازیکن بین دو تیرک و در مقابل دروازه‌بان قرار داشته باشند.

چهرهٔ تاکتیکی و فلسفهٔ بازی

در مصاحبه‌های گذشته، فرانک دربارهٔ اهمیت انعطاف نسبت به حریف صحبت کرده است. او مردی با مسیرِ متفاوت است؛ برخلاف بسیاری از همتایانش که سابقهٔ درخشان بازیگری دارند، فرانک تحصیل‌کردهٔ تربیت‌بدنی و روان‌شناسی ورزشی است و از سال‌های نخست زندگی‌اش تمرکز را بر مربیگری گذاشت. او برای مدتی بدون دریافت دستمزد تیم‌های پایه را هدایت می‌کرد تا اینکه با تماس یوهان لانگه مسیر زندگی‌اش عوض شد.

آن تماس از سوی یوهان لانگه، استاد او در دورهٔ مربیگری یوفا و حالا دبیرکل باشگاه تاتنهام، بود؛ کسی که نخستین فرصت حرفه‌ای را در دانمارک به فرانک داد. این ارتباط حالا بار دیگر و در سطحی جهانی در باشگاه تاتنهام تکرار شده است. فرانک پس از سال‌ها فعالیت در فوتبال پایهٔ دانمارک، راهی انگلستان شد و در برنتفورد ابتدا به‌عنوان دستیار و سپس سرمربی مشغول به کار شد. او موفق شد این تیم را پس از ۷۸ سال به لیگ برتر بازگرداند.

توماس فرانک مربی‌ای با سبک مشخصِ فوتبال عمودی، فشار بالا و انسجام تیمی است. حتی اسطوره‌هایی چون فرانک لمپارد نیز به فلسفهٔ مربیگری او ادای احترام کرده‌اند. فرانک با وجود داشتن سبکی مشخص، از توانایی بالایی در تطبیق با شرایط مختلف برخوردار است. تاکتیک‌های منعطف و رویکرد روان‌شناسانه در مدیریت بازیکنان از دیگر شاخصه‌های کاری اوست.

انتقال به تاتنهام و شرایط جدید

با این حال، شرایط در تاتنهام طی سال‌های اخیر ناپایدار بوده و تغییرات پیاپی در کادر فنی فضای باشگاه را شکننده کرده است. حال باید دید آیا صبر لازم برای تحقق برنامه‌های فرانک در لندن وجود خواهد داشت یا خیر.

توماس فرانک؛ سرآشپز دانمارکی که قرار است سرنوشت تاتنهام را تغییر دهد؟
سرمربی ۵۱ ساله و دانمارکی پیشین برنتفورد، با همان رویکرد مثبت و لحن طنزآمیز، پا به اسپرز گذاشته است. در نخستین نشست خبری خود پس از انتصاب در ماه ژوئن، تأکید کرد که با وجود سابقهٔ کوتاه‌مدت مربیان اخیر این باشگاه، او برای آینده‌ای بلندمدت آمده است.

فرانک با لحن طنز گفت: «هرگز اخراج نشده‌ام؛ برای همین این شغل را قبول کردم تا کمی ریسک به زندگی‌ام اضافه شود!»
با وجود این شوخی، او از فشارهای هدایت یکی از بزرگ‌ترین باشگاه‌های انگلستان آگاه است؛ زیرا در چهار سال اخیر چهار مربی سکان هدایت اسپرز را برعهده داشته‌اند: نونو اسپریتو سانتو (۴ ماه)، آنتونیو کونته (۱۶ ماه) و آنژ پوستکوغلو (حدود ۲ سال).

فرانک دربارهٔ اهدافش گفت: «آمدن به یک باشگاه بزرگ همیشه با فشار همراه است. اما من تمام تصمیماتم را برای آینده می‌گیرم، نه برای دوام آوردن به مدت ۱۸ ماه. هدفم ساختن تیمی برای سال‌های آینده است.»

تفاوت با مربی قبلی و چالش‌ها

دانمارکی سبک مربیگری کاملاً متفاوتی نسبت به پوستکوغلو دارد؛ از طرز برخورد با بازیکنان تا چینش تاکتیکی تیم و حتی سازوکارهای روانی. فرانک به‌واسطهٔ انعطاف تاکتیکی و سازگاری با شرایط بازی شناخته می‌شود. در ایران نیز مربیان منعطفی هستد که بر اساس تیم مقابل روش خود را تغییر می‌دهند، اما در اروپا این مهارت یک مزیت جدی محسوب می‌شود. پوستکوغلو سبک بازی مشخص و غیرقابل‌تغییری داشت؛ همان چیزی که شاید به مذاق بسیاری از هواداران تاتنهام خوش نمی‌آمد.

تاتنهام تیمی پرستاره و پرهزینه است که مدیریت آن حتی برای مربیان بزرگ دنیا هم ساده نیست؛ مسئله‌ای که هواداران ایرانی فوتبال نیز با آن آشنا هستند و نمونه‌هایی مشابه در استقلال یا پرسپولیس دیده‌اند. مطبوعات انگلیسی تأکید دارند که فرانک در برابر اسامی بزرگ مسئولیت مضاعفی و فشار زیادی را تحمل خواهد کرد؛ به‌ویژه پس از کسب جام اروپایی توسط مربی سابق.

چشم‌انداز و درس برای مربیان نسل جدید

فرانک در برنتفورد تیمی ساخت بدون حضور ستاره‌های چند ده میلیون دلاری، اما اکنون باید با ستاره‌هایی کار کند که هرکدام برای خود برند دارند. نحوهٔ برخورد انسانی (روابط دوستانه با بازیکنان) در عین حفظ انضباط حرفه‌ای یکی از رازهای موفقیت او است؛ الگویی که در فوتبال ایران نیز جای توسعه دارد. نکتهٔ مهم دیگر این است که فرانک حتی در مصاحبه‌هایش نیز تأکید دارد توانسته با برنامه‌ریزی و استفاده از داده‌های آماری، نقاط قوت تیمش را به حداکثر برساند. این نگاه علمی و جزئی‌نگر اکنون در حال تبدیل شدن به ترند جدید مربیگری در اروپا است و شاید فوتبال ایران نیز بتواند از آن الهام بگیرد.

ایدهٔ «گل نخوردن» و خطراتش

فرانک موفقیت را در توانایی بسته نگه داشتن دروازه می‌داند. او در چهار بازی ابتدایی لیگ برتر با تیم جدیدش سه کلین‌شیت ثبت کرد؛ آماری چشمگیر در مقایسه با فصل قبل. سرمربی جدید سفیدپوشان لندنی اعتقاد ویژه‌ای به موفقیت در سایهٔ «گل نخوردن» دارد.

با این حال، این اظهارنظر ممکن است در آینده برای او دردسرساز شود. اگر تیم لحن رسانه‌ای‌اش را روی این ایده مانور دهد و سپس نتواند برای مدتی کلین‌شیت‌ها را حفظ کند، فشار ناشی از از دست دادن یک گل برای تیم و بازیکنان ممکن است به‌طرز قابل‌توجهی افزایش یابد. گل خوردن در لیگ برتر اجتناب‌ناپذیر است و فرانک باید مطمئن باشد تیمش توان ادامهٔ این فرم را دارد؛ در غیر این صورت کار برای او از پیش نیز دشوارتر خواهد شد.

پس از انتصاب توماس فرانک در تاتنهام، رسانه‌ها از جمله بی‌بی‌سی به «رهبری اسکاندیناویایی» به‌عنوان تشبیهی از شیوهٔ مدیریتی او اشاره کردند. این سبک مدیریتی برگرفته از فرهنگ کاری شمال اروپا است و برخی اصول آن شامل برابری اعضای یک مجموعه، دموکراسی در تصمیم‌گیری و فاصلهٔ کم میان رهبر و اعضاست؛ سبکی احتمالاً نزدیک به شیوهٔ مدیریت رختکن توماس فرانک.

یوهان لانگه که در گذشته در ساختار فوتبال دانمارک فعال بوده الآن عضو تیم مدیریت تاتنهام است و نقش مهمی در پیوستن فرانک به این باشگاه ایفا کرده است.

نتیجه‌گیری

در مجموع، حضور فرانک روی نیمکت تاتنهام نه تنها یکی از مهم‌ترین نقل‌وانتقالات مدیریتی لیگ برتر بود، بلکه می‌تواند سرمشقی برای نسل جوان مربیان ایرانی باشد. انعطاف، برنامه‌ریزی و ارتباط انسانی ابزارهایی‌اند که حتی بدون رزومهٔ ستاره‌سازی، راه را برای موفقیت باز می‌کنند.


نکاتی که از سخنرانی او پس از بازی مقابل نیوکاسل می‌توان آموخت

صحبت‌های پس از بازی توماس فرانک که نمونه‌ای درخشان از رهبری و مربیگری سطح‌بالا را نمایش داد، برای هر مربی، رهبر یا هر کسی که به دنبال الهام‌بخشی و ارتقای عملکرد تیم خود است، مفید است. نکات کلیدی عبارت‌اند از:

  1. کنترل هیجان: فرانک پس از پیروزی بزرگ آرامش خود را حفظ کرد و نشان داد رهبری واقعی در حفظ تعادل است؛ این آرامش تیم را برای چالش‌های بعدی متمرکز نگه می‌دارد.

  2. ستایش جمعی: او موفقیت را به همهٔ اعضای تیم نسبت داد و بر اهمیت کار گروهی تأکید کرد؛ این رویکرد باعث می‌شود هر بازیکن احساسِ ارزشمندی کند.

  3. تشویق فردی: فرانک به تلاش‌های فردی بازیکنان اشاره کرد و نشان داد که از هیچ تلاشی غافل نیست؛ این قدردانی انگیزهٔ بازیکنان را افزایش می‌دهد.

  4. اهمیت بازیکنان تعویضی: او به نقش مهم بازیکنان تعویضی اشاره کرد و نشان داد همه اعضای تیم در موفقیت سهیم هستند؛ این رویکرد روحیهٔ همکاری را تقویت می‌کند.

  5. رهبری از طریق رفتار: فرانک از بازیکنان باتجربه‌ای که در ترکیب اصلی نبودند اما رفتار حرفه‌ای از خود نشان دادند، تمجید کرد؛ این نشان می‌دهد رفتار و اخلاق حرفه‌ای حتی در غیاب فرصت بازی اهمیت دارد.

  6. حمایت از نسل جوان: او با تشویق یک بازیکن جوان به او اعتماد به‌نفس داد و نشان داد به توانایی‌های او اعتقاد دارد؛ سرمایه‌گذاری روی نسل جوان تضمین‌کنندهٔ موفقیت‌های آتی است.

  7. جشن گرفتن موفقیت: فرانک تیم را به جشن گرفتن پیروزی تشویق کرد و نشان داد لذت بردن از موفقیت نیز بخشی از مسیر موفقیت است؛ جشن گرفتن روحیهٔ تیم را تقویت می‌کند و به ایجاد خاطرات مثبت کمک می‌کند.

در نهایت، نکتهٔ اصلیِ صحبت‌های فرانک این است که رهبری واقعی به‌جای تمرکز بر خود، بر خدمت به تیم و اعضای آن متمرکز است. او با ایجاد فضایی مثبت، انگیزشی و مبتنی بر همکاری توانسته تیم خود را به موفقیت برساند.

مترجم: عماد مهران
کاری از گروه فنی آنالیز تاکتیکی

پاسخی بگذارید