اونای امری آوازهاش را در لالیگای اسپانیا و لیگ ۱ فرانسه پیش از اینکه به آرسنال بپیوندد به گوش همگان رساند. آرسنالی را که شش ماه پس از آنکه آنها را به فینال لیگ اروپا رساند؛ ترک کرد و سپس رهبری ویارئال را بر عهده گرفت. مربی که عادت کرده است تیمهایی با بودجههای محدود را بنا کند. او همچنین یکی از متبحر ترین مربیان لیگ اروپا است که توانسته است ۴ مرتبه آن را فتح کند.
ادیسون کاوانی، بازیکنی که تجربه همکاری با اونای امری در پاریس سنت ژرمن را دارد در مورد این مربی اسپانیایی بیان کرده است: از زمانی که اونای امری به پاریس رسید؛ شور و اشتیاقش برای فوتبال مشخص بود. من واقعا به شیوه کاری و رفتارش علاقمند بودم. همین جزئیات کوچک است که شما را برنده مسابقات میکند. نتیجه چنین مسابقاتی در نکات جزئی تر بازی مشخص میشود و برای دست یافتن به آن باید بسیار متمرکز بود. او مربی سخت کوشی است و به همین دلیل است عناوین و افتخارات بسیاری در کارنامه خود دارد.
شیوه بازی
امری مدت زمان فراوانی به سیستم ۱-۳-۲-۴ علاقه داشت؛ گرچه در موقعیتهایی او ۲-۴-۴ را نیز ترجیح داده و از آن استفاده میکرد. در هر دو سیستم، توانایی هجومیتیمهای او توسطهافبکهای مرکزی و پیوتهای دوگانه هدایت میشوند. در والنسیا ، داوید سیلوا و اور بانگا مهرههای تأثیرگذار او بودند درحالی که در سویا استفان امبیا و دنیل کاریکو، در آرسنال، متئو گندونزی و گرانیت ژاکا و اخیرا در ویارئال، دنیل پارخو، اتین کاپو و فرانسیس کولین نیرویهای حیاتی خط میانی او هستند.
والنسیا و سویای با هدایت اونای امری هر دو عموما سیستم ۱-۳-۲-۴ را به کار میگرفتند اما زمانهایی که نیاز ضروری به حفظ مالکیت توپ وجود داشت؛ آنها سیستم ۲-۴-۴ را اتخاذ میکردند. سویا بازی مستقیمیرا در نقاط عریض زمین به منظور گسترش مالکیت و تا حدی به منظور استفاده از توپهای هوایی و پیشروی بدون توپ که به وسیله امبیا و ویسنته ایبورا حاصل میشد در دستور کار خود قرار میداد.
ایوان راکیتیچ ، خوزه آنتونیو ریس و ویتولو، کارلوس باکا را تغدیه میکردند که مهاجم مرکزی بود و با قدرت و سرعت خود مدافعان را به دردسر میانداخت. سویا، انتقال از دفاع به حمله را به سرعت انجام میداد. توانایی باکا در حمله و جابجاییای که بینهافبکهای تیم یعنی راکیتیچ ، ویتولو و ریس داشت؛ پتانسیل بیشتری به تیم میداد.
پاریس سنت ژرمن با هدایت اونای امری معمولا سیستمهای ۱-۳-۲-۴ و ۳-۳-۴ را در دستور کار خود قرار میداد. عمدتا به دلیل حضور بازیکنانی همانند کاوانی که میل به حملات عمودی تر داشتند؛ چهار مدافع قدرتمندشان و حرکات خلاقانه تیاگو موتا، آدرین ربیوت و مارکو وراتی، توانایی آنها در رساندن توپ به یک سوم هجومی حریف و انتقال سریع به حمله را بهبود میبخشید.
در زمانهایی که آنها برای زمان بیشتری مالکیت توپ را در اختیار داشتند؛ عمدتا از برتری عددی در مقابل حریف برخوردار بودند. امری اغلب نوعی از سیستم ۳-۳-۴ را میپسندید که در آن هافبک دفاعی با عقب نشینی به دفاع مرکزی کمک میکند. این اتفاق موجب تشویق مدافعان کناری برای حرکت روبه جلو میشود و این امکان را به سه مهاجم بالا میدهد که فاصله خود را با یکدیگر کاهش دهند و جابجایی بین آنها صورت بگیرد. یکی از هافبکهای هجومی او وظیفه اتصال دفاع به حمله را انجام میداد و دیگری وظیفه دوندگی و حمایت از سه مهاجم بالا را بر عهده میگرفت.
زمانی که او هدایت آرسنال را بر عهده گرفت؛ تلاش آنها بر روی ضد حملات سریع و در مواقع ضروری همانند زمان تیم پاریس سنت ژرمن، حفظ مالکیت توپ بود. گرانیت ژاکا همواره به نقاط داخلی تر از زمین نسبت به پست و مکان ابتداییاش که در میان زمین بود نقل مکان میکرد تا بازیکنان حریف را در ابتدا به سمت خود بکشاند و سپس مالکیت عریض تری را داشته باشند.
آنها برای اینکه بیشترین استفاده را از اوبامیانگ و لاکازت ببرند با دو مهاجم بازی میکردند. الکساندر لاکازت کمی به عقب متمایل میشد تا وظیفه رساندن توپ را به مهاجم اصلی انجام دهد و از سوی دیگر موجب باز شدن مدافعان حریف شود. این موضوع اوبامیانگ را تشویق میکرد که همانند کارلوس باکا در سویا با سرعت به سمت دروازه حریف حمله کند.
شیوه دیگر بازی اونای امری این بود که هکتور بیرین از دفاع راست به سمت میانی زمین متمایل میشد تا بازیکنان حریف را از مناطق میانی زمین به کنار بکشاند. در نتیجه بازیکنانی که در میانه زمین مهارت لازم را داشتند از این فرصت بهرهمند میشدند. در نهایت این فرآیند باعث میشد که لاکازت و اوزیل قبل از سوئیچ بازی به شکلهای دیگر و یا تغدیه بازیکنان نفوذی، در نقاطی با فضای بیشتر در زمین صاحب توپ میشدند.
در عوض اگر شیوه بازی آنها مبتنی بر حمله با مالکیت توپ در مدت زمان بیشتری بود؛ آنها با دو وینگ بک حمله میکردند. ژاکا در موقعیت میانی زمین قرار میگرفت و گندونزی خود را به خط بالا اضافه میکرد و به حملات تیم عرض میداد. در نتیجه این فرآیند، پتانسیل حمله در نقاط عریض زمین افزایش مییافت و در زمان ضدحمله حریف، پوشش خوبی صورت میگرفت.
ویارئال تحت نظر اونای امری اکثرا ترکیب ۲-۴-۴ و ۱-۳-۲-۴ را به نمایش میگذارد. در هر دو سیستم، آنها با بازیکنان متعدد و فاصله اندک از یکدیگر حمله میکنند. دو بازیکن از سه بازیکن خط تهاجمی آنها همانند جرارد مورنو و پابلو آلکاسر، مدافعان میانی حریف را به خود مشغول کرده و چنین عملی این فرصت را در اختیار بازیکنانی که در نقاط کناری هستند قرار میدهد که خود را به حمله رسانده و از دو مهاجم بالا حمایت کنند.
در زمانی که شکل بازی آنها بیشتر مبتنی بر مالکیت توپ است؛ مدافعان کناری به سمت جلو حرکت میکنند و هافبکهای کناری برای حمایت از هافبکهای مرکزی و یا دو مهاجم بالا، خود را به میانه زمین میرسانند. برای مثال مانو تریگوئروس که یکی از هافبکهای کناری است، به جای اینکه مستقیم به حمله اضافه شود؛ خود را کمی متمایل به میانه زمین میکند تا با قدرت پاسی که دارد از مهاجمان حمایت کند.
در زمانهایی که هافبکهای کناری مسئولیت اضافه شدن به نقاط میانی تر زمین را ندارند و در همان پست خودشان باقی میمانند و مدافعان کناری حرکات رو به جلو نخواهند داشت و به جای آن مدافع مرکزی، به سمت جلو حرکت میکند تا با حمایت از هافبک مرکزی که در نتیجه پیشروی مدافع به سمت جلوتر حرکت کرده است؛ میل به حمله را افزایش دهند. همچنین در دیگر مواقع یک هافبک مرکزی به منظور بازیسازی و انتقال سریع از دفاع به حمله به سمت مرکز دفاعی تیم حرکت میکند.
دفاع و پرس
تیمهای اونای امری معمولا به منظور بازیابی مالکیت و دفاع نزدیک به دروازه حریف ، دفاع از خطوط بالا را در دستور کار خود قرار میدهند. این موضوع نه تنها موجب پرس شدید تیم حریف و کاهش فضا در بین خطوط میشود بلکه در توانایی انتقال سریع آنها از دفاع به حمله در مواقع ضدحمله بسیار مؤثر است.
در زمانهایی که حریف موفق به عبور از پرس شدید و از بالای آنها میشود؛ تیم اونای امری دفاع از میانه زمین را در دستور کار خود قرار میدهد. پیوتهای به همراه مدافعان مرکزی تیمهای او که اغلب توانایی دفاع به صورت فردی و تیمی را دارند؛ مسئول پوشش خط دفاعی خواهند بود.
دفاعهای سویا در مقابل دفع بازیهای مستقیم و ارسالپاسهای بلند به محوطه جریمه ثابت شده بودند. راکیتیچ ، ویتولو و باکا عمدتا به وسیله قطع توپی که از بالای خطوط دفاعی انجام میشد حملاتی را ترتیب میدادند. چنین اتفاقی موجب افزایش قدرت پیوتهای تیم میشد. اشتیاق به دفاع و نبردهای شدید فردی یکی از مولفههای ضروری برای بازیکنان اونای امری است. عمدتا به این دلیل که آنها به وسیله این مولفهها میتوانند انتظار داشته باشند برای مدت زمانی طولانی قبل از اینکه مجبور به ضد حمله شوند دفاع کنند.
پاریس سنت ژرمن در مسابقات لیگ قهرمانان با سیستم ۱-۴-۵ دفاع میکرد. کاوانی با فداکاری دی ماریا برای دفاع به سمت خط میانی حرکت میکرد و نیمار برای استفاده از ضد حملهها در همان عمق زمین باقی میماند.
در زمانی شیوه دفاعی آنها مبتنی بر پرس شدید بود؛ یک هافبک تهاجمی، خود را به خط جلو میرساند و با مهاجم جلو وظیفه دفاع را بر دوش گرفته و هافبکهای کناری آنها با تمرکز بیشتر بر روی نقاط میانی زمین، از پیوتها و هافبکهای دفاعی حمایت میکردند. اگر شرایطی به وقوع میپیوست که از توان ضدحملهی آنها کاسته میشد؛ آنها در دفاع کردن از مناطق مرکزی زمین، بهتر عمل کرده و همانند اونای امری در سویا، به تیم حریف فشار وارد میکردند و در زمان بازیابی مالکیت به بازی عرض میدادند.
اونای امری با آرسنال در زمانهایی که فاصلهی بین خطوط مختلف ساختار دفاعی آنها و فشردگیهای باقی مانده در اولویت بود؛ برای حفظ تعادل دفاعی و تفاوتهای دفاعی با سیستمهای ۱-۳-۲-۴ و ۱-۱-۴-۴ با اتکا بر ژاکا، گندونزی، لوکاس توریرا و آرون رمزی بازی میکردند. اوزیل و اوبامیانگ همانند نیمار در پاریس سنت ژرمن، برای انجام ضدحمله، در مناطق داخلی تر جایگیری کنند.
اگر در صورتی که دفاع با بلوکهای دفاعی در بالاتر در دستور کار آنها قرار میگرفت؛ اوبامیانگ نسبت به بازیکن عرضی سمت راست از بالاتر پرس میکرد. بازیکن عرضی سمت راست خود را متمایل به میانه زمین میکرد تا از دو هافبک دفاعی تیم حمایت کند. زمانی که شماره ده آرسنال رو به جلو حرکت میکرد؛ لاکازت برای پوشش او جابجا شده و تلاششان بر این بود تا با تلهای که به وسیله تعداد بالای خودشان درست میکردند؛ منجر به محاصره کردن توپ شده و مالکیت توپ حریف را با مشکل مواجه کنند.
آرسنال ، همانند ویارئال، در به کارگرفتن روش دفاع از میانه زمین و استفاده از بازیکنان کمتر، پیش از از بین بردن مالکیت حریف بر روی توپ که منجر به دفاع منطقه ای شدید تری میشد؛ کارآمدی بیشتری داشت. تیم ویارئال عموما برای دفاع از میانه زمین از سیستم ۲-۴-۴ استفاده کرده است. هدف این است که تمرکز بازی را از میانه زمین دور کنند.
برای به نتیجه رساندن و انجام دادن این موضوع آنها از دو مهاجم مرکزی استفاده میکنند که انجام چنین کاری را آسان تر میکند. هر کدام از مهاجمان که به توپ نزدیک تر باشد، با حرکات خود توپ را به یک سمت محدود میکند.
در سیستم ۲-۴-۴ یا دفاع از میانه زمین تیم ویارئال، فضای بین هافبکهای مرکزی و هافبکهای کناری، بسیار محتمل برای هدف قرار گرفتن توسط تیم حریف است. برای اینکه این امر به سرانجام نرسد؛ دفاعهای مرکزی ویارئال مسئولیت پوشش آن فضاها را بر عهده دارند و بازیکنانی که در عرض دفاع هستند؛ مسئول مراقبت از بازیکنانی از حریف را خواهند داشت که با توجه به مسئولیت دفاع مرکزی در پوشش فضای بین هافبکها، حرکاتی را ترتیب میدهند.
در زمانهایی که هافبکهای مرکزی ویارئال به اندازه کافی به یکدیگر نزدیک هستند؛ آنها پرس شدید مهاجمهای حریف را به وسیله کوچک تر کردن میانه زمین در دستور کار خود قرار میدهند. این عمل این آمادگی را به بازیکنان میدهد که اگر توپ به مناطق عریض تر زمین رفت؛ بتوانند در آن مکان نیز پرس را انجام دهند.
گاها که شیوههای دفاعی شدید تری مورد نیاز است؛ همانند زمان حضور امری در پاریس سنت ژرمن، یک هافبک مرکزی خود را به جلو میرساند تا تعداد بازیکنان در خط جلو افزایش یابد. اگر مهاجمان کناری در سیستم ۳-۳-۴ موفق به بازیابی توپ شوند؛ چهار بازیکن در خط دوم ساختار آنها باقی میمانند.
به این دلیل است که ویارئال با اونای امری تیمی بسیار سخت کوش و سرسخت است. سوال این است که آیا ضروری است که هافبک مرکزی در سیستم ۲-۴-۴ آنها برای دفاع خود را به خط جلو برساند؟ او با این عمل هافبکهای دیگر را در تنگنا قرار میدهد اما آنها این شیوه را بارها و بارها با موفقیت تکرار کردهاند.
با سیستم ۲-۴-۴ دفاع از میانه زمین توسط آنها تا به حال بیشترین کارآمدی را در بین شیوههای دفاعیشان داشته است. این روش به ویارئال این امکان را میدهد تا با سرعت پس از بازیابی توپ، حمله کرده و باعث آسودگی خاطر آنها از داشتن مالکیت توپ، قبل از تجمعشان در میانه زمین برای بازیسازی شود.
منبع: Coaches Voice
مترجم: علی جلیلی
کاری از گروه فنی آنالیزتاکتیکی
مطالب مرتبط
منتخب امروز
آخرین مطالب
موضوعات داغ
در ارتباط باشید
-
دوره تخصصی آنالیز فوتبال (بخش اول)۱,۹۷۰,۰۰۰تومان
-
نرم افزار آنالیز گرافیکی۲,۵۸۰,۰۰۰تومان
-
دوره آموزش آنالیز فوتبال۱,۰۸۰,۰۰۰تومان