در دههی گذشته رئال مادرید بهترین نمایش یک تیم اروپایی در لیگ قهرمانان را از زمان بایرن مونیخ دههی ۱۹۷۰ تحت هدایت اودو لاتک به نمایش گذاشت. لوس بلانکوس علاوه بر قهرمانی در سال ۲۰۱۴، در سالهای ۲۰۱۶، ۲۰۱۷ و ۲۰۱۸ نیز سه بار پیاپی عنوان قهرمانی لیگ قهرمانان اروپا را از آن خود کرد.
این آنالیز به بررسی تاکتیکهای اجرا شده توسط زیدان و همچنین دلایل کلی تسلط رئال مادرید بر اروپا در این مدت میپردازد.
تاثیر آرایش زیدان در موفقیتها
رئال مادرید در این سه سال متوالی که جام قهرمانی لیگ قهرمانان اروپا را کسب کرد، تقریبا از یک سیستم و حتی یک مجموعه از بازیکنان بهره برد. نفرات ابتدایی این تیم در فینال ۲۰۱۷ و ۲۰۱۸ یکسان بود، با این تفاوت که ایسکو در فینال ۲۰۱۷ به عنوان بال راست و در فینال ۲۰۱۸ در میانهی زمین به میدان رفت.
نفرات ابتدایی در فینال ۲۰۱۶ نیز تقریبا همان بود، تنها گرت بیل بجای ایسکو و پپه بجای واران بازی را آغاز کردند. سیستم استفاده شده توسط زیدان بسیار ساده اما به شدت موثر بود.
اولویت اصلی او، حمله با تمام توان با استفاده از دو دفاع کناریاش – مارسلو و کارواخال – بود و همچنین کاسمیرو در نقش هافبک دفاعی که اغلب جای خالی آنها را پوشش میداد.
در حالیکه شماتیک ترکیب رئال ۲-۴-۴ بنظر میرسید، دفاعهای کناری این تیم در فضاهای میانهی زمین و هنگام حمله نیز دیده میشدند.
تمرکز اصلی رئال مادرید روی حمله از جناحین بود. با وجود کریم بنزما و کریستیانو رونالدو – که هر دو در توپهای هوایی و همچنین اطراف محوطه جریمه قدرتمند هستند – بزرگترین تهدید تیم زیدان را میتوان ارسال از جناحین دانست. شکل هجومی رئالیها در موفقیت آنها نقش مهمی داشت.
حمله از هر جناحی که قرار بود شکل بگیرد، تیم زیدان معمولا با دو بازیکن در آن جناح عمل میکرد که اغلب شامل یک دفاع کناری و یکی از سه مهاجم این تیم میشد.
دو مهاجم دیگر این تیم در محوطهی جریمه آمادهی دریافت سانتر میشدند و سپس مدافع کناری در سمت مخالف زمین آمادهی دریافت توپ در عرض زمین در صورت بلند بودن ارسال میشد.
اهمیت خط میانی
رئال مادرید در هر سه قهرمانی پیاپی خود از کاسمیرو، لوکا مودریچ و تونی کروس در خط میانی استفاده کرد که یک تعادل فوقالعاده بین خلاقیت و ثبات دفاعی را به همراه داشت. مسئولیت طراحی اکثر حملات بر دوش تونی کروس بود.
معمولا رئال حملات خود را همانند تصویر بالا طراحی میکرد. گرچه کاسمیرو نقش هافبک دفاعی طراح را بر عهده داشت ولی اغلب تونی کروس نزدیکتر به خط دفاعی مشاهده میشد.
در این تصویر او با مدافعان میانی در یک خط قرار گرفته است و با دریافت توپ از خط دفاعی برای شروع حمله آماده میشود. با توجه به تواناییهای کروس در پاس دادن، پخش توپ توسط او مسئله مهمی بوده است.
این هافبک آلمانی در طول سه فصل قهرمانی در لیگ قهرمانان، میانگین ۹۴% پاس صحیح را به جا گذاشته و به طور متوسط در هر بازی ۶.۴۳ توپ بلند را ارسال کرده است. در مقایسه با دیگر هافبکهای طراح – نظیر پل پوگبا که در لیگ قهرمانان فصل ۱۹-۲۰۱۸ بطور میانگین ۲.۵ توپ بلند را در هر بازی ارسال کرده بود – تعداد و دقت پاسهای تونی کروس بسیار قابل توجه است.
کروس اغلب حملات را در عمق دفاع حریف طراحی میکرد. (مانند تصویر بالا) اگر تیمی برای خسته یا ناامید کردن رئال مادرید نفرات خود را عقبتر از توپ نگه میداشت، کروس توانایی ارسال پاسهایی – مانند تصویر بالا – برای باز کردن قفل دفاع حریف را داشت.
اگرچه وجود کروس برای طراحی حملات این تیم بسیار حیاتی بود، اهمیت حضور هافبکهایی نظیر کاسمیرو و مودریچ را نمیتوان نادیده گرفت. در طول مسابقات این سه فصل، حضور کاسمیرو نیز برای موفقیت رئال مادرید بسیار مهم بود.
با تمایلی که مدافعان کناری برای حضور در حملات از خود نشان میدادند، کاسمیرو وظیفهی جلوگیری از ضدحملات تیم حریف و تخریب بازی و قطع توپ قبل از رسیدن به مهاجمان حریف را بر عهده داشت.
کاسمیرو میانگین ۴.۳ تکل موفق و ۲.۳۶ قطع توپ را در هر بازی لیگ قهرمانان در این سه فصل از خود به جای گذاشت که نشاندهندهی موفقیت او به عنوان یک هافبک دفاعی مخرب بوده است. نقش او در موفقیت رئال مادرید بسیار پررنگ بود. در طول این سه فصل، رئال مادرید تنها دو بار در حضور کامل و نود دقیقهای کاسمیرو بازی را واگذار کرد.
در کنار کاسمیرو، خلاقیت و تسلط مودریچ روی توپ نیز کمک شایانی به پیشرفت رئال مادرید کرد. در این سه فصل موفقیت آمیز، هافبک کروات میانگین ۱.۱۶ پاس کلیدی و ۱.۶ دریبل موفق در هر بازی لیگ قهرمانان را از خود به جا گذاشت.
با مقایسهی این آمار با یک هافبک فوق العادهی دیگر به نام داوید سیلوا که میانگین ۱.۲ پاس کلیدی و ۰.۸ دریبل موفق در هر بازی لیگ قهرمانان را به ثبت رسانده است، به اهمیت کار مودریچ در رئال مادرید پی میبریم.
مودریچ توانسته در هر بازی بیش از یک پاس کلیدی ارسال کند و این در حالی است که طراحی حملات در این تیم معمولا از کنارهها و با عرض دادن به بازی شکل گرفته است.
دریبل زدن مهم ترین توانایی مودریچ بود، چرا که او میتوانست با دریبل زدن بر پرسینگ تیم حریف غلبه کرده و سپس تیمش را در موقعیت حمله قرار دهد. او همچنین با فریب مدافعان حریف برای خود و همتیمیهایش فضا ایجاد میکرد.
تصویر بالا به خوبی نشان میدهد که چگونه مودریچ با تسلط خود بر توپ فضا ایجاد میکند. اینطور به نظر میرسد که توپ را با بیرون پای راست خود ارسال خواهد کرد، بنابراین هر دو بازیکن مشخص شده در تصویر به سمت راست خود رفته و به محوطهی جریمه نزدیک میشوند. در عوض مودریچ به حرکت خود در سمت راست ادامه میدهد و سپس توپی به مراتب خطرناکتر ارسال میکند.
هر سه هافبک این تیم نقشهای مشخصی در سیستم دارند، اما همهی آنها از توانایی فنی خوبی برخوردار هستند و میتوانند با موقعیتهای متفاوت سازگار شوند. به همین دلیل است که گاهی اوقات مودریچ در عمق دفاع خودی به بازیسازی میپردازد و همینطور گاهی کاسمیرو را در یک سوم دفاعی حریف میبینیم.
مدافعان کناری
مارسلو و کارواخال هر دو نقشهای مهمی را در موفقیت این تیم ایفا کردند. آن دو بر روی ۲۰ گل در این سه فصل لیگ قهرمانان تاثیر مستقیم گذاشتند، ولی اهمیت نقش آنها از گلها و پاس گلها فراتر میرود. از آنجایی که هر دوی آنها در یک سوم تهاجمی خطرناک هستند، حضور آنها بهطور طبیعی برای بازیکنانی نظیر ایسکو، بیل و رونالدو فضا ایجاد میکند.
تصویر بالا یک مثال واضح است که نشان میدهد سه بازیکن رم – که از تواناییهای مارسلو آگاهند – به سمت او حرکت میکنند و این به رونالدو (فلش سفید در تصویر) اجازه میدهد تا به فضای ایجاد شده در سمت چپ حرکت کند و هنگامی که مارسلو توپ را پاس میدهد رونالدو به سرعت در فضای پشت مدافع راست حریف حرکت میکند.
کریستیانو رونالدو
این یک شانس بسیار بزرگ است که یکی از دو بازیکن برتر کره زمین را در اختیار داشته باشید و رئال با وجود رونالدو از این شانس بهرهمند بود.
این مهاجم در طول این سه فصل لیگ قهرمانان در بسیاری از بازیها نقشی کلیدی و روحیهبخش را ایفا کرده است. با به ثمر رساندن ۴۱ گل در طی این سه فصل، پر واضح است که رونالدو در سطح متفاوتی نسبت به دیگران قرار داشته است.
شاید زدن ۲۱ گل در مراحل حذفی این رقابتها در طول این سه فصل، نشاندهندهی اهمیت جایگاه رونالدو در تیم و همچنین توانایی او برای درخشش در بازیهای بزرگ باشد. تقریبا میتوان گفت اگر رونالدو در این تیم نبود، رئال مادرید نمیتوانست چنین دستاورد بزرگی را در اروپا کسب کند.
جمع بندی
رکورد رئال مادرید در لیگ قهرمانان احتمالا برای سالهای زیادی دست نیافتنی خواهد بود. با این حال تاکتیکهایی که در مسیر این موفقیت استفاده شدند چندان پیچیده نبودند. در حالی که زیدان بازیکنان سطح جهانی مانند رونالدو و کروس را در اختیار داشت، سیستم تیمش را برای به حداکثر رساندن تاثیر این بازیکنان در زمین طراحی کرده بود.
آنها این طرح را با استفاده از حضور مدافعان کناری در یک سوم دفاعی حریف به منظور ایجاد فضا برای مهاجمان و همچنین دادن آزادی عمل به کروس برای حرکات خلاقانه در میانهی میدان عملی کردند.
بدیهی است که این بازیکنان لوکس و درجه یک به تنهایی نمیتوانستند برنده شوند و به بازیکنانی مثل کارواخال و کاسمیرو برای حفظ تعادل تیم و ایجاد یک فرمول منحصربهفرد برای پیروزی احتیاج داشتند.
نویسنده: کین اسمیث
مترجم: سید مهدی طباطبایی
کاری از گروه فنی آنالیز تاکتیکی
مطالب مرتبط
2 دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
منتخب امروز
آخرین مطالب
موضوعات داغ
در ارتباط باشید
-
دوره تخصصی آنالیز فوتبال (بخش اول)۱,۹۷۰,۰۰۰تومان
-
نرم افزار آنالیز گرافیکی۲,۵۸۰,۰۰۰تومان
-
دوره آموزش آنالیز فوتبال۱,۰۸۰,۰۰۰تومان
[…] فلسفه مربیگری زیدان […]
[…] فلسفه مربیگری زیدان […]