فشار: ردیابی کاربردی
در حالیکه جنبش عمومی تجزیه و تحلیل اطلاعات، به سختی توانایی درک و تشخیص پتانسیل دادههای خام را دارد، استفاده همزمان از دادههای خام و دادههای ردیابی (اطلاعات مربوط به موقعیت لحظهای بازیکنان، میزان جابجایی و…) بیشک زمینهی جدیدی را برای تجزیه و تحلیل در بسیاری از شرایط فراهم میکند.
این اولین مقاله از مجموعه مقالاتی است که نگاهی عملی به نحوهی استفاده از دادههای ردیابی برای تحلیل -قبل یا بعد از بازیها- دارند. هدف کسب بینش عملی دربارهی تیم خود یا تیمهای رقیب است.
این مقاله نگاهی به جریان کار و چگونگیِ تجزیه و تحلیل دادهها قبل از انجام بازی خواهد داشت. در اینجا ما روی ویژگیهای کاربردی ایجاد فشار بر تیم حریف بهمنظور بازپسگیری توپ و همچنین شناسایی موقعیتهای مختلفی که حریف را وادار به اشتباه میکند تمرکز خواهیم کرد.
تعریف سادهی فشار
یکی از جنبههایی که statsbomb (یک سایت ارائهدهندهی آمار فوتبالی) را نسبت به دیگر منابع آمار فوتبالی متمایز میسازد، گنجاندن آمار “فشار” وارد شده توسط تیمهاست. مطالعهی این رفتارِ بدون توپ یا همان “فشار”، به تحلیلگر اجازه میدهد تا در سطح تیمی و فردی بررسی کند که چگونه و در چه مکانی، فشار دفاعی باید به حریفِ صاحب توپ وارد شود تا نتیجهی دلخواه بهدست آید.
با بررسی این دادهها شما میتوانید مهاجمی را که مدام بهعنوان اولین نفر در تیم، کار دفاعی را آغاز میکند و یا تیمی را که بهطور محسوسی بیشتر از سایر تیمهای لیگ در مقابل حریفان ایستادگی میکند شناسایی کنید.
این امر به وضوح یک زمینهی ارزشمند را به انواع تجزیه و تحلیلهای ممکن با دادههای خام افزوده است. هرچند همیشه این شبهه مطرح میشود که شما باید از ارائهدهندگان دادهها بهدلیل تعریف جز به جز آنچه در واقع یک عمل را تشکیل میدهد –در این نمونه فشار- سپاسگزار باشید.
استفاده از دادههای ردیابی که با دادههای خام همگامسازی شده باشد به شما اجازه میدهد که نهتنها توانایی تعریف فشار را در هر شرایطی که تصمیم گرفتهاید -در واقع بسته به کاربرد، روشهای متفاوتی وجود دارد- داشته باشید، بلکه میتوانید به اطلاعاتی دست پیدا کنید که در دادههای خام اثری از آنها نخواهید یافت.
بیایید نگاهی به یکی از راههای متعدد تحلیلِ تمایل یک تیم برای وارد آوردن فشار بیندازیم. ما این کار را با بررسی یک بازی و استفاده از مجموعه دادههای ردیابی ارائه شده توسط metrica sports انجام خواهیم داد.
بازپسگیری توپ تحت فشار
بیایید فرض کنیم ما در حال انجام یک بررسی مبتنی بر داده از آخرین بازی خود به عنوان بخشی از فرآیند ارزیابی پس از بازی هستیم. بهعنوان قسمتی از این کار، ما میتوانیم محل دریافت تمام پاسهای صحیحی را که تیم حریف ارسال کرده است ترسیم کنیم.
این یک تحلیل مبتنی بر رویداد (دادههای خام) است که میتواند از مختصات x و y محل دریافت پاسهای صحیح، توسط بازیکنان تیم حریف به دست آید. هرچند ما میتوانیم این دادهها را با اطلاعات ردیابی –و بهطور خاص، فاصلهی نزدیکترین مدافع ما هنگام دریافت پاس توسط بازیکن حریف- تقویت کنیم.
در اینجا ما از فاصلهی بین محل دریافت توپ و نزدیکترین مدافع به عنوان نمایندهای برای مقدار فشاری که تیم ما روی هر پاس دریافت شده وارد آورده است استفاده کردهایم.
بهطور کلی، حریف ما بیشتر توپ را در مناطقی که خطر مهمی ایجاد نمیشود دریافت کرده و گاهی نیز تیم ما بهخوبی فشارهایی را در نیمهی حریف بر آنها وارد کرده است. مقیاس لغزشی به کار گرفته شده به سرعت بینشهای جالب توجه دیگری را آشکار میسازد که برخی از آنها نیازمند تحقیقات بیشتری هستند:
جناح راست حریف -حتی تا نزدیکی خط نیمهی زمین- بهشدت تحت فشار قرار گرفته است. در جناح چپ حریف و در مناطق هجومی نزدیک به دروازهی ما (در سمت چپ حریف)، تعدادی پاس ارسال شده که عدد قابل توجهی از آنها بدون تحت فشار قرار گرفتن به مقصد رسیدهاند و این در حالی است که آزاد گذاشتن بازیکنان حریف در چنین موقعیتهایی بسیار نامطلوب است.
مواردی وجود دارد که مهاجم حریف در “منطقهی ۱۴” و اطراف آن هنگام دریافت توپ، فاصلهای ۷ تا ۱۰ متری ( برابر با ۱۵۰ تا ۳۱۵ متر مربع از فضا!) با نزدیکترین بازیکن ما داشته است.
تعدادی پاس در سمت راست ما (در نیمهی حریف) در حالی به مقصد رسیدهاند که بازیکنی از ما در فاصلهای بسیار نزدیک از دریافتکنندهی توپ قرار داشتهاست. آیا بازیکنان ما در آن سمت زمین در نبردهای هوایی ضعیفاند، مهاجمان توانایی یارگیری نفربهنفر ندارند و یا مشکل چیز دیگری است؟
فرصت کافی
اکنون بیایید برخی نگرانیهای مطرح شده در بالا را بررسی کنیم: برای مثال به وقتهایی که زمان و فضای زیادی را در مناطق خطرناک زمین در اختیار حریف گذاشتهایم، نگاهی خواهیم داشت. با اعمال یک فیلتر ساده در مجموعهی دادههای بالا، میتوان تنها پاسهای خطرناک -از نظر ما- را مورد بررسی قرار داد.
پس از آن، تصویر کاملتری از چرایی و چگونگی ایجاد شدن چنین موقعیتهایی خواهیم داشت. این کار به نوبهی خود میتواند موقعیتهایی را نشان دهد که در آن اقدامات اصلاحی در سطح استراتژیک مورد نیاز است و یا بازیکنانی دستورالعملها را آنگونه که باید دنبال نکردهاند. بیایید فیلتری اعمال کنیم که تنها نقاط دریافت پاس توسط حریف را در حالیکه حداقل ۷.۵ متر از نزدیکترین مدافع فاصله داشته است نشان دهد.
بهوضوح میتوان نمونههای انگشتشماری را مشاهدهکرد که به حریف در نزدیکی محوطهی جریمه، فرصت و فضا داده شدهاست. ما این فرصت را داریم که بهراحتی چگونگی بهوجود آمدن این شرایط را بررسی کنیم؛ چرا که زمان واقع شدن همهی این رویدادها مشخص است.
بنابراین بیایید اطلاعات مکانی همهی ۲۲ بازیکن حاضر در زمین را برای این پاسهای ویژه و خطرناک ببینیم. ما بهسادگی یک محدودیت به درخواست خود اضافه میکنیم که تنها پاسهایی با فاصلهی کمتر از ۳۵ متر از دروازه را نشان دهد. چهار مورد از این پاسها در تصاویر زیر نشان داده شدهاند.
البته میتوانیم مجموعهای از تصاویر، درست لحظاتی قبل یا بعد از دریافت پاس را برای درک بهتر نحوهی طراحی حملات توسط حریف مشاهده کنیم. در تحلیلهای حرفهایتر، بهجای مجموعهای از تصاویر و فریمها، از ویدیوهایی با بازهی زمانی مشخص استفاده میکنند.
بنابراین تنها با یک کلیک میتوان هر لحظه از بازی را تجزیه و تحلیل کرد. در نمونههای بالا، با اینکه نحوهی طرحریزی حمله توسط رقیب از نظر تاکتیکی برای ما مشخص نیست، اما بهنظر میرسد حداقل در هر دو تصویر بالا و تصویر پایین سمت راست، مدافعان نزدیک به توپ بیش از حد در بازیخوانی، پیشبینیِ خطر و بستن فضاها منفعل عمل کردهاند.
نبود تعادل در گوشهها؟
یکی دیگر از ویژگیهایی که با بررسی این تصاویر برای ما مشخص شد، این بود که بیشتر این پاسها و ایجاد موقعیتهای خطرناک توسط حریف، در جناح راست ما رخ داده است. این در حالی است که حریف در هر دو گوشهی زمین فعالیت هجومی قابل توجهی داشته است.
آیا دفاع راست ما بیش از حد کند است؟ چگونه چنین شرایطی ایجاد میشود؟
اکنون بیایید فیلتر پاسها را روی حداقل ۷.۵ متر قرار داده و فقط جناح راست خودی را مورد بررسی قرار دهیم تا ببینیم مبدا اصلی این پاسها کجا بودهاند.
ما میتوانیم ببینیم که دوبار با پاسهای بلند مورب ارسالشده به موقعیتهای خطرناک، دچار مشکل شدهایم. همچنین یک مرکز واضح از فعالیتهای ارسال و دریافت پاس – آن هم در عمق نیمفضای سمت چپ حریف (سمت راست ما) که در آنجا موثرتر ظاهر میشوند- وجود دارد.
تحلیل بازیهای بیشتر و ویدئوهای مربوطه نشان خواهد داد که آیا نیاز به تقویت منابع دفاعی در این منطقه وجود دارد یا خیر. البته باید دید که آیا مقصر بازیکنانی هستند که در به اجرا گذاشتن خواستهها ناتوان بودهاند یا حریف برای تحت فشار قرار دادن تیم ما در این منطقه بسیار خلاق عمل کرده است.
از نگاهی دیگر
حال سناریوی خود را تغییر میدهیم و از همان مجوعهی دادهها در حالیکه خود را بهجای تیم حریف تصور کرده -و از چپ به راست در حال حمله کردن هستیم- استفاده میکنیم و تحلیل بعد از بازی را ارائه میدهیم. ما میتوانیم تمام پاسهایی را شناسایی کنیم که گیرندهی آن، زمان دریافت توپ تحت فشار شدید بوده و به این ترتیب فرصت کمی برای ارسال پاس به همتیمیها و یا عبور از مدافع پیش رو داشته است.
معمولا انتظار این است که چنین موقعیت دشواری در شرایط حمله بهوجود بیاید. با این حال، زمانهایی وجود خواهد داشت که ما در عمق نیمهی خودی تحت فشار شدید قرار خواهیم گرفت. با توجه به رویدادهایی که مشاهده میکنیم، این شرایط نتیجهی پاسهای ارسال شدهی خودمان است.
این بدان معناست که تصمیم برای ارسال پاس به یک بازیکن و قرار دادن او تحت فشاری ناگهانی، توسط یکی از بازیکنان خودی گرفته شده است. تلاش برای گرفتن خطا از حریف در چنین موقعیتی میتواند موثر باشد. بیایید به محل دریافت پاسهای بازیکنان خودی در حالیکه نزدیکترین مدافع حریف در فاصلهی کمتر از ۲.۵ متری قرار داشته است نگاهی بیندازیم.
در اینجا ما بهراحتی میتوانیم شش مورد را شناسایی کنیم که در آن پاس خطرناک در منطقهای دریافت شده است که در صورتِ از دست دادن توپ، موقعیتی بسیار جدی برای گلزنی در اختیار حریف قرار داده خواهد شد. همانند کاری که قبلتر انجام دادیم
ما میتوانیم بازهی زمانی این پاسها را برای بهدست آوردن مکان دقیق همهی بازیکنان دو تیم مشخص کنیم. آنگاه میتوان فهمید که با توجه به چشمانداز کلی و تاکتیکی تیم، آیا دور کردن توپ به سوی منطقهی بیخطر و یا گزینههای جایگزین دیگر انتخاب بهتری بودهاند یا خیر. در اینجا دوباره چهار مثال خواهیم داشت.
در دو تصویر بالایی میبینیم با اینکه احتمال از دست دادن توپ و ایجاد شانس گلزنی برای حریف وجود دارد، ولی فضای کافی در اختیار بازیکن دریافتکنندهی پاس برای به جریان انداختن بازی و فرار از فشار تیم مقابل قرار دارد. به یقین میتوان ادعا کرد که این پاسهای خطرناک نتیجهی سبک بازی مبتنی بر مالکیت توپ هستند.
با اینحال، در دو تصویر پایین پاسهای خطرناک در شرایطی ارسال شدهاند که گزینههای پاس بهتری وجود داشته است. از دست دادن توپ در اینجا احتمالا یک شانس مسلم گلزنی را تقدیم بازیکن حریف میکند، آنهم در حالیکه مهاجم آنها -در تصویر سمت چپ در منطقهی مرکزی و در تصویر سمت راست روی تیر دورتر- کاملا آزاد است.
نتیجهگیری
یکی از مزایای بارز تجزیه و تحلیل بازی فوتبال با محوریت بررسی دادهها، این است که میتوان به سرعت تمام سناریوهای مختلف انتخاب شده از یک یا چند بازی را مورد مطالعه قرار داد. در مثالهای بالا تنها گفتیم “تمام مواردی را که بازیکن حریف توپ را با حداقل/حداکثر n متر فاصله از نزدیکترین مدافع دریافت کرده است نمایش بده”.
ما میتوانیم برای n هر مقداری را انتخاب کنیم و آنگاه میتوانیم بررسی کنیم که هر رویداد یا موقعیتی چگونه شکل گرفته و نتایج حاصل از آن چه بودهاند. همچنین بهراحتی با کنار هم گذاشتن این رویدادها میتوان انیمیشن یا ویدئوهایی ساخت و از آنها برای تحلیل و شناسایی مشکلات ریشهای تیم و بازیکنان در سطوح مختلف استفاده کرد.
در مثالهای بالا و با استفاده از فاصلهی دریافتکنندهی پاس تا نزدیکترین مدافع، تنها یکی از راههای تحلیل فشار وارد شده را نشان دادیم. قطعا راههای بیشماری برای تحلیل تمایل یک تیم برای ایجاد “فشار” -با استفادهی همزمان از دادههای خام و ردیابی- وجود دارند.
منبع: اوپن گل
مترجم: سید مهدی طباطبائی
کاری از گروه فنی آنالیزتاکتیکی
مطالب مرتبط
منتخب امروز
آخرین مطالب
موضوعات داغ
در ارتباط باشید
-
دوره تخصصی آنالیز فوتبال (بخش اول)۱,۹۷۰,۰۰۰تومان
-
نرم افزار آنالیز گرافیکی۲,۵۸۰,۰۰۰تومان
-
دوره آموزش آنالیز فوتبال۱,۰۸۰,۰۰۰تومان