طبق اخبار ژورنالیستهای نزدیک به باشگاه بارسلونا، این تیم اسپانیایی برای رفع بحران مالی خود نیاز به درآمدزایی و فروش بازیکن دارد. ترکیب فعلی بارسلونا، از بازیکنانی عمدتا با سن بالا و خارج از فرم تشکیل شده که مشتری خاصی ندارند یا فروش آنها مبلغ چندانی به حساب کاتالانها واریز نخواهد شد. در این بین فرانکی دی یانگ از معدود بازیکنان با ارزش آبی و اناریها است که فروش او میتواند گره از کار بارسلونا باز کند.
هواداران منچستریونایتد از لوئیس فن خال و خریدهای هلندیاش خاطرات خوشی ندارند اما در مطلب پیش رو به این مسئله میپردازیم که دی یانگ چگونه مشکلات فعلی منچستریونایتد را پوشش میدهد و میتواند یک گزینه عالی برای شیاطین سرخ و اریک تن هاگ باشد.
ناهمگونی و نبود هارمونی؛ مشکلی از گذشته
یکی از زخمهای منچستریونایتد که در سالیان اخیر همراه این تیم بوده و گاه و بیگاه سر باز کرده است؛ نبود هارمونی مناسب در خط هافبک است. منچستریونایتد از نبود یک هافبک دفاعی با کیفیت رنج برده و دیگر بازیکنان میانه زمین نیز ترکیبهای مناسبی شکل ندادهاند.
به عنوان مثال، مروان فلینی یک بازیکن پست ۱۰ فیزیکی و سرزن در اورتون بود که نمیتوانست در عقب زمین نقش موثری ایفا کند. فرد و مک تامینای هر دو هافبک باکس تو باکس تخریبی هستند و نه هافبک دفاعی تخصصی که گاها در این نقش مورد استفاده قرار میگیرند.
آندر هررا نیز همانند فلینی بازیکن پست ۱۰ بود اما در منچستر، مربیان بازی او را به سمتی سوق دادند تا تبدیل به یک هافبک دونده و توپگیر شود. در مورد پل پوگبا نیز به صورت مفصل میتوان نوشت اما علیرغم بازی در جلوی مدافعین، ستاره فرانسوی هیچگاه یک هافبک دفاعی نبوده و سردرگمی در مورد پست بازی، باعث شد تا او مانند دوران یوونتوس ندرخشد.
نمانیا ماتیچ تنها هافبک دفاعی تخصصی در ترکیب منچستر به شمار میرود که در فصل ۱۸/۲۰۱۷ نمایشهای درخشانی در لباس قرمز داشت اما به دلیل بالا رفتن سن و مصدومیتها نتوانست مهرهای پایدار و بینقص در ترکیب تیمش باشد.
نبود هافبک نگه دارنده (Holding Midfielder) یکی دیگر از مشکلاتی بود که منچستر نتوانست آن را حل کند. اگر کمی به عقب بازگردیم منچستریونایتد، روی کین را در مرکز زمینش داشت؛ بازیکنی که نقشی فراتر از تخریب در تیمش ایفا می کرد و در ادامه نیز پل اسکولز و کریک روی کار آمدند که هر دو توانایی بالایی در بازیسازی داشتند.
شیاطین سرخ بعد خداحافظی کریک بازیکنی مشابه و با ویژگی های او نداشتند. هافبکی خوش فکر و مسلط که از عقب زمین به تیمش نظم بدهد و بین خطوط را به راحتی متصل کند. لازم به ذکر است که ماتیچ در اوج خود هافبک خوبی بود اما هیچگاه پویایی و تحرک بالایی نداشت و نمیتوانست این نقش را عهده دار شود.
منچستر نمیتواند بازی خود را به راحتی بر حریفان دیکته کند؛ زیرا بازیکنانی که در عقب زمین به کار می گیرد ویژگیهای لازم برای این پست را ندارند. مک تومینای و فرد زوجی منفعل تشکیل میدهند که پاسهای هدفمند و متنوع ارسال نمیکنند، خلاقیت پایینی داشته و در زیر پرس ضعیف هستند.
حتی اگر منچستریونایتد دو تا از خلاق ترین هافبکهای جهان را همزمان بازی دهد (پوگبا و فرناندز) تا زمانی که منچستر مالک توپ نباشد و این توپ در زمان و مکان مناسب به بازیکنان نرسد جرقهای شکل نخواهد گرفت. در بعضی صحنه ها می بینیم که فرناندز مجبور به طی مسافت زیادی است تا خودش عقب بیاید و اقدام به پخش توپ کند. در چنین شرایطی، حداکثر پتانسیل هجومی این بازیکنان استفاده نمی شود و شاهد بهترین بازیشان نیستیم.
مشکلات دیگر منچستر
اگر تن هاگ بخواهد به اصولش وفادار بماند کار سختی برای مرتب کردن اوضاع در تیم جدیدش خواهد داشت. برخی بازیکنان احتمالا در برآورده کردن نیازهای تن هاگ به مشکل خواهند خورد؛ به عنوان مثال داوید دخیا گلر کلاسیکی است که بازی با پای ضعیفی دارد.
واران نیز مدافعی کلاسیک بوده که در دو فاکتور حمل توپ و ارسال پاس آنچنان خوب نیست و به این راحتی از تن هاگ نمره قبولی نمیگیرد. فولبکهای فعلی منچستر نیز از نظر تکنیکی آنقدر توانا نیستند که تیم را با مهارت فردیشان از زیر پرس خارج کنند.
این نکات میتواند منچستریونایتد را در زمین خودش دچار خفگی کند و بازیسازی مربی هلندی را به طول کامل مختل نماید. در این زمان وظیفه هافبک دفاعی منچستر بسیار سنگین میشود؛ زیرا او باید در رفع این مشکلات به یاری تیمش بشتابد.
توانایی های دی یانگ
هافبک خوشچهره هلندی نتوانست پست مشخصی در بارسلونا برای خود پیدا کند اما بهترین بازیهای او در آژاکس و هلند را زمانی مشاهده کردیم که نقش عمقی پذیرفته و از عقب زمین به سازماندهی تیمش مشغول است.
دی یانگ میتواند همواره یک گزینه پاس مطمئن برای بازیکنان پر اشتباه منچستریونایتد باشد؛ نقطه اتکا و محوری که به این راحتی توپ را از دست نمیدهد، در چرخش، حفظ توپ و دریبلینگ بسیار مهارت دارد و در فضای عقب زمین نیز امکان فعالیت بیشتری خواهد داشت. او میتواند به راحتی پرس حریفان را بشکند و آغازگر حملات شیاطین سرخ باشد.
اگرچه حضور بوسکتس اجازه خودنمایی زیادی به دی یانگ نداد اما انتظار داریم که نبض بازی را برای تیمش در دست بگیرد؛ در مواقع لزوم به بازی سرعت ببخشد یا سرعت آن را کاهش دهد، پاسهایی ساده و موثر بدهد و در لحظات تعیین کننده، تصمیمات درستی بگیرد. اگر دی یانگ بتواند وظایف خواسته شده را به نحو احسن انجام دهد مهم ترین ورودی منچستر در چندسال اخیر خواهد شد؛ بدون اینکه نیاز باشد گل بزند یا پاس گل ارسال کند.
دی یانگ و منچستریونایتد؛ توفیق اجباری
هر مربی برای اینکه تفکراتش را به درستی اجرا کند؛ نیاز به مهرههایی دارد که با سبک بازی او تطابق داشته باشند. تیم مالکیت محور، نیاز به هافبکهای متفاوت و خاصی دارد و تن هاگ با بازیکنان فعلی به مشکل خواهد خورد.
حتی اگر دی یانگ به منچستریونایتد نیاید، در خرید یک هافبک نگهدارنده تفاوتی ایجاد نمی شود. تن هاگ برای تزریق مالکیت به تیمش نیاز به بازیکنانی همچون روبن نوس یا کالوین فیلیپس خواهند داشت. بازیکنانی که در امر بازیگردانی، ارسال پاس و … توانا باشند. در وضعیت فعلی، آیا بازیکنی بهتر از دی یانگ وجود دارد؟
تن هاگ و دی یانگ سابقه کار در آژاکس را بایکدیگر دارند و بهترین فرم هافبک ۲۵ ساله را زیر نظر تن هاگ مشاهده کردهایم. از طرفی ویژگیهای دی یانگ – حداقل روی کاغذ – ضعفهای منچستریونایتد را پوشش می دهند و ممکن است حفرهای که چندین سال در تیم مورینیو، سولسشایر و رانگنیک وجود داشته است بالاخره برطرف شود.
علامتهای سوال
این نقد همواره به دی یانگ وارد بوده که در فاز دفاعی، استحکام لازم را نداشته و نمیتواند به تنهایی در عقب زمین از تیم محافظت کند. فوتبال انگلیس همانند گذشته حالت سنتی و لانگ بال نیست و لیگی سریع، فیزیکی و پویا محسوب میشود که ممکن است بسیاری از بازیکنان را دچار چالش کند
شاید استفاده از یک بازیکن ظریف در پست شش، تیم را در موضع ضعف قرار دهد. (مثال: جورجینیو در چلسی) به هرحال حضور در لیگ جزیره چالش سختی است و او باید با وظایف سنگینی کنار بیاید و برای این مشکلات راه حل هایی وجود دارد.
۱ – منچستریونایتد از دابل پیوت استفاده کند. در آژاکس، لاسه شون به عنوان یک هافبک تخریبی در کنار دی یانگ قرار میگرفت تا تعادل بیشتری در خط هافبک ایجاد شود. در منچستر فرد و مک تومینای می توانند به این شکل از دی یانگ حمایت کنند و زوجی متعادل را در کنار یکدیگر بسازند.
۲ – سبک بازی تن هاگ تاثیر مهمی دارد. اگر منچستریونایتد در بازپسگیری توپ و پرس تیمی قدرتمند باشد؛ در اغلب دقایق بازی مالک توپ خواهد شد و نیازی به دفاع کردن ندارد تا نقاط ضعف دی یانگ، پر رنگ شود.
سخن پایانی
باشگاه پرطرفدار انگلیسی نیاز به ترمیم خط هافبکش دارد و دی یانگ، با توجه به نکات گفته شده گزینه مناسبی به نظر میرسد. شاید مسائل مالی یا عدم تمایل بازیکن به جابجایی سد راه این انتقال شود اما از نظر فنی، انتظار داریم که او دوباره زیر نظر تن هاگ به فرم ایده آل خود بازگردد؛ بخش مهمی از مشکلات منچستر در خط هافبک را حل کرده و در آینده با درک و بلوغ بیشتری در مرکز زمین بدرخشد.
نویسنده: حامد عباس نژاد
کاری از گروه فنی آنالیز تاکتیکی
مطالب مرتبط
منتخب امروز
آخرین مطالب
موضوعات داغ
در ارتباط باشید
-
دوره تخصصی آنالیز فوتبال (بخش اول)۱,۹۷۰,۰۰۰تومان
-
نرم افزار آنالیز گرافیکی۲,۵۸۰,۰۰۰تومان
-
دوره آموزش آنالیز فوتبال۱,۰۸۰,۰۰۰تومان