میتوانم به شما اطمینان بدهم که یک ارسال بلند برای یک مهاجم چابک، قوی ترین سلاح در بازیهای روز یکشنبه است. بازیکن ۹ کاذب خود را فراموش کنید، بازی مستقیم برای سریعترین و اغلب، بهترین بازیکن خود بهترین راه پیروزی است. درصد پاسهای اشتباه زمانی که شما به سمت ارسال چنین پاسهایی میروید بسیار افزایش مییابد.
پاس اشتباهی ارسال میکنید و در حالی که توپ را از دست دادهاید، به احتمال زیاد توپ در نیمه حریف قرار دارد و شما میتوانید همچنان ساختار دفاعی خود را حفظ کنید. مهارت بازی با پا، که مورد نیاز برای پیش بردن توپ در زمین از طریق دادن پاسهای کوتاه و ظریف تر، در این سطح از فوتبال به خصوص در زمینهایی با کیفیت نه چندان مطلوب، به سادگی به دست نمیآید.
بنابراین، رو آوردن به توپهای بلند، امن ترین و احتمالا موثرترین روش است. نیاز به گفتن نیست که سبکهای بازی که صبحهای یکشنبه در نقاط مختلف کشور دیده میشود؛ با آنهایی که در سطح حرفهای مشاهده میشود، بهشدت متفاوت است. حتی در بازیهای حرفهای، بسته به اینکه کدام لیگ را تماشا میکنید تفاوتهایی در سبکها وجود دارد.
به شکل شهودی ممکن است فکر کنیم که یک بازی لیگ برتر با یک مسابقه لیگ دو متفاوت به نظر میرسد اما آیا این واقعاً صحیح است؟ خب، بیایید از دادهها و آمار پیشرفته فوتبال در سه فصل گذشته برای مقایسه استفاده کنیم.
مالکیت
بیایید با سناریویی که در مقدمه ذکر شد شروع کنیم. در مورد مالکیت توپ، سبک بازی تیمها به شکل کلی چگونه با پایین آمدن سطح لیگ در انگلیس متفاوت است؟ ما به شکل کلی صحبت میکنیم؛ زیرا همیشه استثناهایی وجود دارد و حتی در هر لیگ تفاوتهای بسیاری وجود دارد (منچستر سیتی و برنلی را در نظر بگیرید) و شایان ذکر است که هیچ راه “درستی” برای بازی فوتبال وجود ندارد.
زیبایی این ورزش در همین موضوع است که زیبایی اهمیتی ندارد. نمودار زیر میانگین مالکیت تیمها را در لیگ برتر، چمپیونشیپ، لیگ یک و لیگ دو در ۲ و نیم سال گذشته مقایسه میکند. از معیاری به نام sequences (توالی) استفاده میکند که تنها یک بخش از بازی یک تیم است که با از دست رفتن توپ به پایان میرسد.
ما شاهد ظهور یک الگوی واضح هستیم. تیمهای لیگ برتر به شکل میانگین، پاسهای بیشتری را در هر توالی پیش از از دست دادن میدهند و پس از آنها تیمهای چمپیونشیپ بیشترین تعداد پاس را در اختیار دارند و به دیگر لیگها به همین ترتیب قرار گرفتهاند.
ما میتوانیم این موضوع را استنباط کنیم که تیمهای لیگ برتر معمولا میتوانند توپ را برای مدت بیش تری حفظ کنند و زمانی که آن را با سرعت مستقیم و رو به جلو – که در محور y اندازهگیری میشود – ترکیب میکنیم؛ متوجه خواهیم شد که آنها از بازی آهسته تر و کمتر مستقیم، خشنود هستند. به نظر میرسد تیمهای پایین تر لیگ انگلیس توپ را با سرعت بیشتری نسبت به تیمهای رده بالاتر، رو به جلو به حرکت در میآورند.
همانطور که گفته شد؛ این قوانین استثناهایی نیز دارند. در این فصل، برنلی به شکل میانگین ۲.۳ پاس در هر توالی را ثبت کرده است و با سرعت ۱.۶۷ متر در ثانیه توپ را به سمت جلو پیش میبرد. نگاهی به نمودار بالا به ما میگوید که سبک آنها بیشتر شبیه تیمیاست که در لیگ دو بازی میکند و اگر در لیگ دو، سویندون تاون را بر روی گرافیک ترسیم کنیم؛ پاسهای در هر توالی (۳.۴) و سرعت مستقیم (۱.۴ متر بر ثانیه) آنها را در منطقه «لیگ برتر» نمودار قرار میدهد.
ما نمیتوانیم این واقعیت را نادیده بگیریم که برنلی و سویندون هر هفته در مقابل تیمهای متفاوتی بازی میکنند اما با این وجود، مقایسه جالبی است. این روند کلی همچنین با میانگین زمان توالی همبستگی دارد. با استفاده از دادههای فصل ۲۰-۱۹ تیمهای لیگ برتر به شکل میانگین در هر توالی کمیبیش از ۹ ثانیه توپ را نگه میدارند. این عدد با رفتن به سطوح پایین کاهش مییابد.
دور شدن از توالیها و تنها نگاه کردن به تمایل به پاس دادن این الگو را تثبیت میکند. به شکل کلی، هرچه به سمت سطوح پایین تر میرویم؛ قسمت اعظمی از پاسها، بلند بوده و دقت این پاسها به شکل مداوم افت میکند.
با این حال، هیچ کدام از این موضوعات به این معنی نیست که دقت پاسهای پایین ذاتاً ویژگی بدی بوده و یا اینکه پاسهای بلند یک استراتژی ناموفق است. نوریچ سیتی به شکل قابل توجهی تلاش کرده اما نتوانسته است سبک پاس خود را در لیگ برتر اجرا کند.
از طرف دیگر، ویکومب واندررز ۳۰ درصد از تمام پاسهای خود را در فصل ۲۰-۲۰۱۹ در لیگ یک را به پاسهای بلند اختصاص داد و با ۵۵.۵ درصد دقت پاس فصل را به پایان رساند. در نهایت چه اتفاقی افتاد؟ در آن سال صعود کردند.
تمام ۹۰ دقیقه یکسان نیست
ممکن است در ابتدا عجیب به نظر برسد اما در واقع تفاوت بسیار زیادی در میزان فوتبال واقعی هنگامی که شما یک بازی را مشاهده میکنید وجود دارد و این موضوع به لیگی که تماشا میکنید بستگی خواهد داشت.
تا به اینجای فصل، توپ در ۵۶.۳ درصد از تمام مسابقات لیگ برتر در جریان بوده است. اگر این عدد پایین به نظر میرسد؛ باید بگویم بسیار قابل قبول است زیرا این بالاترین نمرهای است که در این مقاله به آن میرسیم. این درصد میزان توپ در جریان با پایین آمدن سطوح مختلف به شکل مداوم کاهش مییابد تا جایی که تقریباً در نیمی از مسابقات لیگ دو، فوتبال بازی نمیشود. مجموع اختلاف بین لیگ برتر و لیگ دو به شکل متوسط در هر مسابقه حدود ۵ دقیقه است.
اگرچه بدون شک فاکتورهای متفاوت دیگری نیز در بازی وجود دارد اما یکی از بزرگترین عوامل کاهش دهنده زمان در جریان، در لیگهای سطح پایین تر، تعداد پرتابهای دیوانه کننده است که احتمالاً ناشی از تعداد بیش از حد توپهای بلند است که توپ را از زمین خارج میکنند.
در فصل ۲۲-۲۰۲۱، بازیهای لیگ دو به شکل میانگین تقریبا ۶۰ پرتاب در هر بازی دارند؛ در مقابل، بازیهای لیگ برتر در هر بازی کمتر از ۴۰ پرتاب دارند. اگر تمام این کارهای بیهوده در مورد اینکه توپ را کجا پرتاب کنیم، پیش از اینکه در نهایت تصمیم بگیریم که انداختن آن در امتداد خط بهترین راه برای پرتاب است را جمع کنیم زمان ارزشمند بسیاری را شامل میشود.
خروجی حملات
صحبت در مورد نحوه تلاش تیمها برای گلزنی کافی است؛ حال بیایید بررسی کنیم که آیا واقعا این کار را انجام میدهند یا خیر.
اگر میخواهید عملکردتان سرشار از گل باشد؛ لیگ برتر بهترین مکان برای شما است. از سال ۲۰-۲۰۱۹، به شکل متوسط در هر بازی از لیگ برتر انگلیس بیش از هر لیگ دیگری در فوتبال انگلیس گل زده شده است اما با رفتن به لیگهای پایین تر متوجه میشویم که تعداد گل مانند سبک بازی یک روند خطی را طی نمیکند. لیگ یک (۲.۶۴) در این بازه زمانی میزبان گلهای بیشتری در هر بازی نسبت به چمپیونشیپ (۲.۴۷) بوده است؛ در حالی که لیگ دو (۲.۴۵) با اختلاف کمی عقب تر است.
در هر صورت اما گلها میتوانند ما را به گمراه کنند و در معرض نوسانات در توانایی به اتمام رساندن موقعیت باشند. گلهای مورد انتظار (xG) در هر بازی به ما بازخورد بهتری از کیفیت شانس اساسی میدهد و به ما میگوید که باید انتظار داشته باشیم که در هر بازی شاهد چند گل باشیم.
مجددا نیز داستان برای لیگ برتر مشابه است ما شاهد تعداد گلهای مورد انتظار و ثبت شده بیشتری هستیم اما xG به ما میگوید که در سالهای اخیر باید گلهای بیشتری را در چمپیونشیپ مشاهده میکنیم؛ در هر فصل تعداد گلهای ثبت شده کمتر از حد انتظار بود. به عنوان مثال در فصل ۲۰۲۱-۲۲، Callum O’Hare (سه گل از ۸.۳ xG) و جردنهاگیل (۴ گل از ۱۰.۱ xG بین دو تیم) ثبت کردند.
پراکندگی زیر نشان میدهد که xG در هر بازی به شکل کلی با پایین آمدن سطح لیگ کاهش مییابد؛ میانگین لیگ یک در این زمان ۲.۵۷ است. در حالی که این فصل و فصل گذشته در لیگ دو کمترین رقم xG را در هر بازی شاهد بودیم.
بنابراین، با افزایش xG در هر بازی با بالا رفتن از هرم، ممکن است انتظار داشته باشیم که شاهد افزایش مشابهی در تعداد شوتها در هر بازی باشیم؛ درست است؟ شوتهای بیشتر مطمئنا برابر با XG بیشتر است. این گونه اما نیست. در حالی که لیگ برتر میانگین ضربات بیشتری به سمت دروازه در هر بازی نسبت به سه لیگ دیگر در این بازه زمانی داشته است (۲۴.۸)، میانگین هر دو لیگ یک و لیگ دو بیشتر از چمپیونشیپ است. میانگین ۲۴.۴ شوت لیگ یک در هر بازی با اختلاف کمیاز لیگ برتر فاصله دارد.
بنابراین اگر تعداد شوتها تفاوتی ندارد؛ باید تفاوت در نوع شوتهایی باشد که تیمها میزنند، بهویژه در لیگ برتر که شاهد تعداد گلهای بیشتری هستیم.
تفاوت در میل به شوت زدن
با توجه به اینکه توپ برای مدت طولانی تری در لیگ یک و لیگ دو در هوا قرار دارد؛ نخستین نکتهای که باید به آن توجه کرد ضربات سر است که معمولا در موقعیتهای دشوارتری برای گلزنی به ثمر میرسند. آیا این تیمها بیشتر به ارسالهای هوایی به عنوان راهی برای ایجاد موقعیت متکی هستند؟
مطمئنا ضربات سر در لیگ برتر نسبت به چمپیونشیپ، لیگ یک و لیگ دو، با میانگین ۲۰.۴ درصد از کل شوتها، نسبت کمتری از کل ضربات را تشکیل میدهند اما تمایز بین لیگها با پایین آمدن سطح آن سخت تر میشود؛ به شکلی که در سه سطح پایینتر تقریبا به شکل متوسط نسبت مشابهی از تلاشهای با ضربه سر به سمت دروازه حریف را دارند.
ضربات ایستگاهی نقش مهمی در لیگ برتر در مقابل دیگر لیگها دارند. شوتهای حاصل از ضربات ایستگاهی – چه تلاش مستقیم به سمت دروازه یا از طریق کرنر یا ضربه آزاد – تنها ۶.۵٪ از تمام شوتها در لیگ برتر را تشکیل میدهند اما تقریباً ۸٪ از موقعیتها را در سه رده پایینتر ایجاد میکنند.
بزرگترین تفاوت که احتمالاً به دیدن گلهای بیشتر کمک میکند؛ موقعیت ضربه است. بهترین تیمهای انگلیس، تیمهایی هستند که در موقعیتهای خطرناک نزدیکتر به دروازه، جایی که موقعیتها راحتتر تبدیل به گل میشوند؛ بهترین عملکرد را از خود نشان میدهند. از سال ۲۰۲۰-۲۰۱۹، ۶۴.۵ درصد از تمام شوتهای لیگ برتر در داخل محوطه جریمه زده شده است. این میزان در هر سطح به شکل مداوم کاهش مییابد: در چمپیونشیپ (۶۳.۴٪)، لیگ یک (۶۲.۷٪) و لیگ دو (۶۲.۳٪) است.
میانگین فاصله شوت در مسابقات با پایین آمدن از هرم به مراتب بیشتر میشود:
برای اینکه چرا آمار به این شکل است؛ توضیحات فراوانی وجود دارد اما یکی از مشاهدات جالب، افزایش محبوبیت ضربات کات بک، به ویژه در تیمهای سطح بالا است. شما با یک مثال بسیار معروف آشنا هستید؛ حرکت بارز تیم پپ گواردیولا. به پیش بردن توپ با پاسهای متعدد و سپس کات بک و ضربه زدن به تیر دورتر، همان حرکتی که منچسترسیتی با استفاده از آن بدون فکر گل میزند.
این پاسها میتوانند بسیار مؤثر باشند زیرا باعث میشوند فرد ضربه زننده با موقعیتی نزدیک به دروازه، اغلب با یک دروازهبان خارج از چارچوب، مواجه شود. این پاسهای کاتبک، در هر بازی در بالاترین سطح خود در لیگ برتر وجود دارند؛ با امثال منچسترسیتی، چلسی، برایتون و لیورپول در بین بالاترین امتیازگیرندهها. میزان این پاسهای کاتبک خطی با رفتن به لیگهای پایین تر کاهش مییابد.
تمام این عوامل – شوت از فاصله نزدیک، دریافت پاسهای بهتر برای ضربه زدن، توجه کمتر به ضربات ایستگاهی برای ایجاد موقعیت و زدن ضربههای سر کمتر – منجر به موقعیتهای بسیار بهتری میشود. همانطور که نمودار زیر نشان میدهد؛ نرخ تبدیل شوت در بالاترین سطح خود در لیگ برتر است.
اگر چه به لطف کین همینگز از برتون آلبیون (۱۵ گل) و جوردن گراهام از گیلینگهام (۱۲ گل) که هر دو در فصل ۲۱-۲۰ نرخ تبدیل ۳۰ درصدی را به ثبت رساندهاند و بدون شک میانگین آن فصل لیگ یک را بهبود بخشیدند. تیمهای لیگ دو بدترین نرخ تبدیل را دارا هستند و همانطور که میدانید نرخ تبدیل شوت بهتر منجر به گلهای بیشتر میشود.
دفاع کردن
در نهایت، زمانی که تیمها توپ را در اختیار ندارند، تفاوتهای عمده به چه صورتی است؟ تأثیر مربیان خارجی در فوتبال انگلیس به خوبی قابل مشاهده است؛ به شکلی که مربیانی مانند پپ گواردیولا، یورگن کلوپ، مارسلو بیلسا و مائوریسیو پوچتینو در میان بسیاری از مربیان دیگر تأکید زیادی بر سبک پرس از بالا در زمان خارج از مالکیت توپ، دارند. به دست آوردن موفقیت آمیز توپ در نزدیکی دروازه حریف بیشتر در ردههای برتر اتفاق میافتد و هرچه به لیگهای پایینتر برویم این میزان با کاهش مواجه خواهد شد. بیشترین میزان بازپسگیری در لیگ برتر مشاهده میشود.
نمودار بازپسگیری توپ در هر بازی در لیگهای مختلف:
این به معنای آن نیست که تیمها از سبکهای حاوی پرسینگ در لیگهای پایین تر استفاده نمیکنند. PPDA پورتسموث برابر با ۹.۵ است – تعداد پاسهایی که به حریفان اجازه میدهد قبل از ایجاد مزاحمت و واکنش دفاعی برای آنها، برای یکدیگر ارسال کنند- با لیدز یونایتد با کمترین میزان در لیگ برتر مساوی است. تنها این موضوع قابل توجه است که به شکل متوسط، هرچه سطح لیگ و تیمها بالاتر میرود؛ تعداد بیشتری از این بازپسگیریها در هر بازی اتفاق میافتد. همچنین تعداد بازپسگیریهای منجر به گل، افزایش خواهد یافت.
کارشناسان به شکل گسترده در مورد “مجازات شدن” در سطوح بالا صحبت میکنند. اغلب گفته میشود که یک اشتباه در مالکیت توپ تنها چیزی است که باید اتفاق بیفتد تا حریف به توپ برسد و به گل دست یابد. یکی از راههای ابتدایی که میتوانیم از طریق آن میزان فرصت طلبی را بسنجیم، محاسبه نسبت شوتهایی است که مستقیما در نتیجه یک اشتباه به دست میآیند، است.
ارتباط بسیار قوی بین کیفیت لیگ و میزان فرصت طلبی آن وجود دارد. از سال ۲۰-۲۰۱۹، ۳.۳ درصد از کل شوتهای لیگ برتر مستقیما از اشتباهات به وجود میآیند. این رقم با پایین رفتن سطح لیگها کاهش مییابد. با توجه به اینکه ما در اینجا در مورد مدافعان درجه یک صحبت میکنیم؛ منطقی این است که بگوییم، مهاجمان حریف استفاده بهتری از اشتباهات دارند تا این که بگوییم مدافعان اشتباهات بیشتری مرتکب میشوند. همچنین این موضوع نشان میدهد که مدافعان لیگهای پایینتر به جای تلاش برای بازی از میان پرس حریف، مدت طولانی تحت فشار قرار میگیرند.
بنابراین، بر اساس برداشتهای ما: سبکهایی با بازی مستقیم و توپهای بلند بیشتر در لیگ دو رخ میدهند. حساب بازکردن روی ضربات ایستگاهی در لیگهای خارج از لیگ برتر به عنوان راهی مستقیم برای ایجاد موقعیت، بیشتر دیده میشود. گلهای بیشتر و نرخ تبدیل بالاتر ، همراه با تأکید بیشتر بر پرس زیاد در زمان خارج از مالکیت، در لیگ برتر دیده میشود.
بسیاری از این حقایق به نظر شهودی میآیند اما مشاهده اعدادی که حس ما را تأیید کنند، خوب است. هرچه به لیگهای پایینتر میروید؛ هیجان و فعالیت کمتری را مشاهده میکنید؛ علی رغم قیمتهای نجومی بلیتها در لیگ برتر، احتمالا همچنان نیز به نسبت پولی که میدهید لذت میبرید.
منبع: The analyst
مترجم: محمد جواد رمضانی
کاری از گروه فنی آنالیزتاکتیکی
مطالب مرتبط
منتخب امروز
آخرین مطالب
موضوعات داغ
در ارتباط باشید
-
دوره تخصصی آنالیز فوتبال (بخش اول)۱,۹۷۰,۰۰۰تومان
-
نرم افزار آنالیز گرافیکی۲,۵۸۰,۰۰۰تومان
-
دوره آموزش آنالیز فوتبال۱,۰۸۰,۰۰۰تومان