کاپیتان سابق آرسنال پس از جدایی اونای امری از جمع توپچی‌ها، درست در زمانی که مدیران این باشگاه به دنبال شخصی برای احیای تیم در فصل پیش رو و نیز انجام برنامه‌ای بلند مدت بودند؛ به عنوان مربی به باشگاه سابق خودش پیوست و هدایت آرسنال را بر عهده گرفت.
او بسیار خوش شانس بود که پس از جدایی آرسن ونگر، مربی محبوب و موفق آرسنال از این تیم پس از ۲۲ سال در آن مقطع هدایت توپچی‌ها را .بر عهده .نگرفت زیرا شاید حضور او در آن مقطع نتیجه دیگری را به دنبال خود داشت. با اینکه آرتتا مربی بی تجربه‌ای بوده و هدایت تیمی را بر عهده گرفته است که نیاز به جوانسازی دارد اما او پنج سال را در زیر نظر آرسن ونگر سپری کرده که یکی از بهترین مربیان دوران مدرن در این موضوع است و نیز سه سال به عنوان دستیار مربی، در تیم منچستر سیتی همراه با پپ گواردیولا مشغول به کار بوده .
آرتتا پس از انتصاب خود به عنوان مربی آرسنال بیان کرد: کارهای زیادی باید انجام شود و من اطمینان دارم که ما می‌توانیم آن‌ها را انجام دهیم. من واقع بین هستم و می‌دانم هیچکدام از این اتفاقات و برنامه‌ها در یک شب به سرانجام نمی‌رسد. تیم بازیکنان با استعداد خوبی را دارد و نیز بازیکنان خوبی در آکادمی نیز حضور دارند.
سبک بازی
آرتتا در دوران کوتاه مربیگری خود سیستم‌های مختلفی را آزمایش کرده است. نخستین سیستم مورد استفاده او ۴۲۳۱ بود. در این سیستم گرانیت ژاکا به دفاع مرکزی رفته و خطی سه نفره را با دو مدافع دیگر ایجاد می‌کرد. اوبامیانگ به سمت چپ رفته و با الکساندر لاکازت که مهاجم مرکزی و اوزیل که بازیکن پست شماره ۱۰ تیم بود؛ ارتباط برقرار کرده و سه مهاجم را در جلوی زمین تشکیل می‌دادند.
نیکلاس پپه در این حالت درجای خود باقی مانده تا ساختار نا متقارن حفظ شود. در این چینش آن‌ها عرض قابل توجهی را ایجاد کرده و بازی تیم کاملا به شکلی عرضی بود. آن‌ها سبک بازی مستقیمی را با مالکیت بالای خود ترکیب کرده و سعی در استفاده از فضای پشت مدافعین داشتند.
سه بازیکن خط دفاعی باید در هر زمان برای ایجاد بلوک دفاعی و پرس از بالا تیم به خوبی جایگری می‌کردند. بازیکنان کناری آن‌ها مایتلند نایلز، تیرنی، بوکویو ساکا و هکتور بلرین باید در موقعیتی قرار می‌گرفتند تا در موقع لزوم از بازگشت به خط دفاع و ایجاد خط دفاع چهار نفره اطمینان حاصل کنند.
اوبامیانگ در فضای سمت چپ حرکت می‌کرد تا در زمان و موقعیت مناسب با پای راست خود به سمت دروازه شلیک کند و پپه نیز همراه با بازی در عرض، با پیش روی از سمت راست با لاکازت و اوبامیانگ در ارتباط بود. همانند ۴۲۳۱، آن‌ها در به نمایش گذاشتن سیستم ۳۴۳ نیز انعطاف پذیر بودند.
استفاده از سیستم ۳۴۳ عموما در مواقعی بود که تیم حریف از ترکیبی با سه مدافع بهره می‌برد. اوبامیانگ اغلب به عنوان مهاجم دوم بازی می‌کرد و اگر مدافع سمت چپ او را پوشش داده و کاملا کنترل می‌کرد؛ تیرنی با این اطمینان که ژاکا او را پوشش خواهد داد به حمله اضافه می‌شد.
در این زمان نیز‌هافبک دیگر تیم فضای آزاد شده پس از حرکت ژاکا را پوشش داده و این چرخش ادامه داشت. این چرخش باعث می‌شد تا تیم آرتتا فضای مناسبی را ایجاد و مدافعان را از اطراف اوبامیانگ جدا کرده و این بازیکن را مجددا آزاد کند.
در حالتی دیگر، تاکتیک آن‌ها شامل تغییرات چرخشی کمتری بود. زمانی که هر دو وینگ بک به حملات اضافه شده و نفوذ می‌کردند؛ هجوم پر تعداد آن‌ها باعث می‌شد تا گزینه‌های مختلف در اکثر زمآن‌ها در دسترس باشند. با این حال، بدون چرخش و جایگزنی در خط میانی و نیز در صورت عدم حضور اوزیل، آن‌ها تلاش در ایجاد فضا و آزاد سازی بازیکنان خود در یک سوم انتهایی زمین داشتند. در این صورت مالکیت ن‌ها بیش از یش بود اما نتیجه نهایی با افت همراه شد.
آرتتا تا حد زیادی به استفاده از سیستم‌های ۴۳۳ و ۴۲۳۱ تاکید دارد و در این سیستم‌ها به تیمش توصیه می‌کند تا حد امکان از ارسال‌ها و پاس‌ها به منطقه پنالتی استفاده کرده و از آن بهره ببرند. فقدان خلاقیت در خط میانی برای مدت بسیاری باعث ایجاد اختلال در بازی آن‌ها شد.
یکی دیگر از برنامه‌های آن‌ها استفاده از سیستم ۴۲۳۱ و قرارگرفتن لاکازت به عنوان بازیکن شماره ۱۰ در پشت سر اوبامیانگ بود. با این حال اما ایجاد ارتباط بین آن‌ها در اینحالت با مشکل روبرو شد و دفاع در برابر آن به راحتی صورت می‌گرفت. در این حالت اوبامیانگ شعاع حرکتی کمتری را دارا بود که باعث افت در عملکرد او می‌شد.
در فصل ۲۱/۲۰ آرتتا به سیستم ۴۲۳۱ روی آورد. او از محور دو نفره‌ای متشکل از توماس پارتی و گرانیت ژاکا استفاده می‌کرد. این دو بازیکن به همراه ۴ بازیکن مدافع تیم، در حفظ مالکیت توپ، عرض دادن به بازی و کنترل حملات موثر بودند.
بیرین و تیرنی به عنوان دو بازیکن کناری مورد اعتماد آرتتا، نقش مهمی در نفوذ و پیشروی در کانال‌ها داشتند. اوبامیانگ و گابریل مارتینلی، به شکل مداوم با حرکات مورب سعی در ایجاد موقعیت داشتند. اسمیت رو به شکلی عمودی در کانال‌ها نفوذ می‌کرد. ساکا و پپه با حرکات ترکیبی خود مکمل مناسبی برای اسمیت رو و پس از او اودگار که بازیکنان شماره ۱۰ تیم بودند.
بازیسازی آرسنال عمودی تر و ساده تر شده بود. به این شکل آن‌ها موقعیت‌های خطرناک تری را ایجاد می‌کردند و حملات آن‌ها کاربردی تر شده بود. آن‌ها اما در برابر تیم‌هایی که به شکلی فشرده تر دفاع می‌کردند با حفظ مالکیت از تاکتیک «مرد سوم» استفاده می‌کردند. در این هنگام بازیکن شماره ۱۰ به سمت محوطه جریمه نفوذ می‌کرد.
دفاع و پرس
آرسنال در مقطعی با پنجبازیکن به دفاع می‌پرداخت. آن‌ها همچین در این حالت بسیار فیزیکی و با درگیری‌های انفرادی بسیاری بازی می‌کردند.این دقیقا شبیه همانکاری بود که تیم شکست ناپذیران در سال ۲۰۰۳ از آن بهره می‌برد. ایجاد یک بلوک در پایین زمین در برابر حریفانی که قدر به تملک طولانی مدت توپ بودند باعث پیروزی‌های شگفت انگیزی برای آن‌ها شد.
با توجه به تمام این نکات اما همچنان شکی وجود ندارد که آرتتا مایل به داشتن مالکیت توپ بالا است. این موضوع باعث پیش رویآن‌ها در زمین بازی می‌شود. چه در زمانی که با ۴ مدافع و یا با ۳ مدافع در بخش دفاع بازی می‌کنند.
در هر دو تاکتیک، نقش تغذیه و حمایت از مهاجم مرکزی با‌هافبک میانی است. اولویت هافبک‌ها مقابله و ایفای وظایف در بخش تدافعی است اما نقش آن‌ها در بخش تهاجمی نیز بسیار اهمیت دارد. این ساختار تدافعی با‌هافبک‌ها، مدافعین و در نهایت دروازبان شکل می‌گیرد. پپه، مارتینلی و اوبامیانگ با پتانسیل تهاجمی خود می‌توانند به شکلی انفرادی با فرار‌های خود بر روی دروازه تیم حریف ایجاد خطر کنند.
این واقعیت اما وجود داشت که آن‌ها هنوز آماده بازی با خط دفاعی که در بالای زمین قرار گرفته و با شدت بالا پرس کند نبودند. این موضوع به معنی استفاده از بلوکی در پایین زمین و ایجاد فشردگی و تراکم در آنجا بود. استفاده از سیستم‌های ۵۴۱،۵۳۲ و یا ۵۲۳ در بازی زمانی خاصی بسیار پر استفاده و رایج توسط آرسنال با هدایت آرتتا بود. البته که نوع این چینش وابسته به کیفیت و نحوه بازی تیم حریف انتخاب می‌شد.
اولویت آن‌ها استفاده از سیستم ۵۴۱ بود. این موضوع باعث کاهش اعمال فشار بر تیم‌های حریف می‌شد و آن‌ها به راحتی در برابر آرسنال به مالکیت توپ و انجام برنامه‌های خود می‌پرداختند. در این حالت و با پیش روی و به جلو آمدن تیم حریف، به آرسنال این امکان داده می‌شد تا از این فضا و موقعیت استفاده کنند و ضد حملات خود را به ثمر برسانند.
در زمان استفاده از ۵۲۳ و یا ۵۳۲ پتانسیل تهاجمی بیشتری به تیم داده شده و ابتکارات بیشتری برای انجام حملات برای آرسنال در دسترس بود. با اضافه شدن توماس پارتی، خط‌هافبک تیم برای بهره بردن از چنین آرایش‌هایی تقویت شد.
پس از این مقطع، آرسنال سعی در ایجاد بلوکی در میانه زمین داشت؛ این به معنی افزایش فاصله و خطوط باین بازیکنان تیم بود و باعث می‌شد دفاع آن‌ها بیش از پیش در معرض خطر قرار گیرد. با جلو آمدن چهار مدافع آن‌ها، فضای قابل توجهی در پشت سرشان شکلمی‌گرفت که نیازمند حفاظت و توجه بیشتر مدافعین بود.
استفاده از ۵ مدافع که پس از شروع فصل ۲۱/۲۰ استفاده از چهار مدافع جایگزین آن شده بود؛ غالبا بدون فشار به تیم حریف و بدون اعمال پرس بود. تنها سعی در بازی متعادل با حریف و پیروزی در دوئل‌های یک در برابر یک بود. بازیکنان در تشکیل بلوک شرکت کرده و در حفاظت از دروازه همکاری می‌کردن اما در موقع لزوم نیز آماده بودند تا با ایجاد ارتباطی سریع و درست حملات تیم را ترتیب دهند.
بازیکنان تهاجمی تیم اغلب مجبور بودند زمان بسیاری را در حالتی فشرده در برابر دروازه خودی به محافظت از آن بپردازند و از حفظ ساختار تیمی خود اطمینان حاصل کنند. مشکل اصلی در عدم اعتماد به نفس و تزلزل در مدافعان اصلی تیم بود. گاها در برخی مواقع یکی از‌هافبک‌های دفاعی آرسنال به عقب تر آمده و فضای آزادی را که به واسطه عدم حضور مدافع در موقعیت خودشان بود را پوشش می‌داد.
این موضوع باعث تضعیف توان تهاجمی‌آرسنال می‌شد. آرتتا عموما از ۴۲۳۱ در برابر تیم‌هایی که از جلو به پرس آن‌ها روی می‌آورد استفاده می‌کرد و با بررسی و شناخت نقاط ضعف آن‌ها سعی در ایجاد آزادی و راحتی بیشتری برای تیمش داشت.
اخیرا نیز آرسنال سعی در استفاده از بلوکی دفاعی با چینش ۴۴۲ داشته است. در این بلوک مهاجمان برای جلوگیری از پیش روی راحت تیم حریف و عدمآسودگی خیال بازیکنان آن‌ها و نیز اعمال فشار بر دفاع حریف و مانع پیش رویشان در جلو باقی می‌مانند. با این چینش و نحوه قرارگیری توانایی تهجمی آن‌ها و نیز مقابله با تیم حریف در جلوی زمین افزایش میابد اما در مقابل خطر از دست رفتن توپ در زمان بازپسگیری توپ و دفاع افازیش می‌یابد.
با این حال اما ۴۴۲ به آن‌ها امکان دفاع فشرده در عقب زمین را نخواهد داد و این می‌تواند گاها برای آن‌ها مشکل ساز شود. با این حالجذب بازیکنان جدید باعث می‌شود آرتتا بیشتر به تفکرات خود نزدیک تر شده و تیمی‌جوان تر و جذاب تر را داشته باشد.
منبع: Coaches Voice
مترجم: امیر عباس شریفی
کاری از گروه فنی آنالیزتاکتیکی
-
دوره تخصصی آنالیز فوتبال (بخش اول)۱,۸۳۰,۰۰۰تومان -
نرم افزار آنالیز گرافیکی۲,۱۵۰,۰۰۰تومان -
دوره آموزش آنالیز فوتبال۹۶۰,۰۰۰تومان