آنالیز لیورپول در فاز حمله

لیورپول در فاز حمله

تیم‌های مدرن در طی ۹۰ دقیقه زمان بازی از یک آرایش یکسان و یکنواخت استفاده نمی‌کنند؛ بلکه در هر یک از چهار فاز مرسوم بازی ( دفاع ، حمله ، انتقال دفاع به حمله ، انتقال حمله به دفاع ) از آرایش‌های متفاوتی برخوردار هستند .

لیورپول با ساختار ابتدایی (۴۲۳۱) یازی را شروع کرد . در فاز نخست حمله (build up ) دفاع چپ شماره ی ۶ لیورپول در خط دفاعی به شکل ایستا بازی می‌کند و عرض سه نفره برای بازیسازی را همراه دیگر هم تیمی‌ها تشکیل می‌دهد . فولبک راست لیورپول نیز به سمت مرکز حرکت می‌کند تا تیم در کانال مرکزی با تراکم نفرات بیشتر، نبض بازی را در اختیار بگیرد .

در زمان بازیسازی از پرس شکن ۱-۳ و در اکثر مواقع ۲-۳ استفاده می‌کنند و این به دو دلیل است :

۱- برای صاحب توپ ، خطوط پاس بیشتر فراهم است

۲- ساختن یک شبکه ی پاس متراکم تا اگر توپ از دست رفت سریعا واکنش نشان  دهند .

۳-۲ پرس شکن تیم لیورپول

هارمونی هافبک های لیورپول به این شکل بود که از دو بازیکن شماره ی ۸ (box to box ) و رونده استفاده می‌کرد تا به کفیت و کمیت نفری حمله تیم بیفزاید . ویرتز نیز که در پست شماره ۱۰ بازی می‌کرد؛ دامنه ی حرکتی گسترده‌ای داشت و به شکل مداوم میان خط دفاع و هافبک حرکت می‌کرد تا به تیم برتری موقعتی دهد . در زمان‌هایی که توپ به کانال‌های کناری منتقل می‌شد؛ ویرتز نیز به سوی آن کانال حرکت می‌کرد تا در کانال کناری برتری عددی ( over load ) ایجاد کند تا به کمک آن لیورپول بتواند به فضای پشت دفاع‌های کناری بونموث برسد .

عقب آمدن مهاجم و ایجاد اورلود یا برتری عددی

یکی دیگر از ویژگی‌های ویرتز، پاکت سازی و فضا شناسی این بازیکن بود که در پاکت‌های مناسبی که میان خط دفاع و هافبک ایجاد شده بود توپگیری کرده و به دنبال اقدام موثر بود . یکی دیگر از اقدامات مثبت ویرتز، جا به جایی طولی او با مهاجم نوک لیورپول بود که فضا را علاوه بر پشت دفاع حریف، درجلوی مدافعین حریف نیز ایجاد می‌کرد .

یک تفاوت اصلی که لیورپول امسال به نسبت لیورپول سال‌های قبل دارد؛ شعاع حرکتی وسیع مدافع چپ و راست این تیم نسبت به گذشته است و همچنین سرعت آن‌ها در بازگشت به موقعیت دفاعی افزایش یافته است. اما دفاع های کناری سال‌های قبل لیورپول یعنی آرنولد و رابرتسون به واسطه ی میانگین سنی بالا و کند بودنشان نمی‌توانستند حضور موثری در یک سوم هجومی داشته باشند؛ اما در این فصل پس از هر مرتبه که توپ به کانال‌های کناری می‌رود و وینگرهای تکنیکی این تیم صاحب توپ می شوند؛ فولبک همان سمت، سریعا از اورلپ یا آندرلپ استفاده می‌کند تا با برتری عددی لحظه‌ای و آنی دو در مقابل یک ایجاد کند و با کمک زوج سازی در کانال‌های کناری به فضای مورد نظر برسند و اگر فولبک با انجام اورلپ توپی را دریافت نکند؛ مدافع را با خودش کشیده و وینگر به سمت داخل حرکت کرده و اقدام به شوتزنی می‌کند.

یکی از ویژگی‌های مثبت تک مهاجم لیورپول این است که به عقب آمده و به بازیسازی کمک می‌کند و در خدمت خط هافبک این تیم است تا بتواند برتری عددی ایجاد کرده و به فضای جلوی مدافعین مرکزی نیز دستری پیدا کند و نیز بتواند با حرکت به پشت خط دفاع حریف، توپ را دریافت کرده و اقدام به ایجاد موقعیت کند.

انتقال حمله به دفاع :

یکی از ویژگی‌های مثبتی که از زمان یورگن کلوپ در تیم لیورپول پایگذاری شده و آرنه اسلات نیز این رویکرد را ادامه می‌دهد در زمان انتقال منفی و اعمال پرس سریع پس از از دست دادن توپ در آن زمان است.

  • جلوگیری از ضدحمله ی تیم حریف ( زیرا خط دفاع تا نیمه بالا آمده )
  • جلوگیری از ایجاد سازماندهی تهاجمی حریف
  • مختل کردن بازیسازی تیم حریف
  • اگر تیم از کانتر پرس استفاده کند تیم در فاز حمله می‌ماند و بازی را در زمین حریف کنترل می‌کنند .

نویسنده: علیرضا عارف
کاری از گروه فنی آنالیز تاکتیکی

پاسخی بگذارید