پس از سالها مجدداً شاهد رقابت تیمهای لیورپول و منچستریونایتد بر سر عنوان قهرمانی لیگ جزیره هستیم. آخرین باری که یونایتد را در صدر جدول لیگ انگلیس دیدیم، فصل دوم سرمربیگری ژوزه مورینیو در هفته دوم بود. بار دیگر شاهد تقابل نفرت و دشمنی، کینه و عداوت، شور و هیجان در شهراورد شمال غرب بودیم. در بازی یکشنبه شب شاید علیرغم اینکه هواداران فوتبال شاهد بازیای بهظاهر جذاب نبودند اما این دیدار کاملاً تاکتیکی بود.
آرایش دو تیم
استراتژیها
سولسشیر با علم به صدرنشین بودن، اهمیت این مسابقه، قدرتمند بودن رقیب، حساسیت این رقابت و جدال برای صدرنشینی، کاملاً با استراتژیهای دفاعی پا به میدان گذاشته بود و بهنوعی رویکرد بهرهوری اقتصادی از موقعیتها را داشت. او با استقرار رشفورد در نوک حمله با توجه به سرعت و توان انفجاری، پشت مدافعین لیورپول را در نیمه اول هدف قرار داده بود.
کلوپ بیشک یکی از مدرنترین مربیانی است که در حال حاضر مربیگری میکند. تیم او به شکلی باورنکردنی مفاهیم مدل بازی خود را پیاده میکند و این بیشک نیازمند برنامهریزی، تمرین و تکرار زیاد است. در ادامه خواهیم دید که مدل حمله تیم کلوپ چقدر جذاب و متنوع است.
Overload برای به دست آوردن فضای دیگر زمین
صحنه انتخاب شده یکی از حملاتی است که لیورپول از طریق تاکتیک overload (ایجاد فشردگی به هنگام مالکیت توپ در یک سمت زمین به هدف فضاسازی یا حمله به سمت دیگر زمین) ایجاد کرده است. در این صحنه مشاهده میکنید رابرتسون عرض زمین را پوشش میدهد تا در زمان مناسب به فضای ایجاد شده حمله کند. فشردگی دفاعی یونایتد نیز یکی از دلایل ایجاد فضا در کنارهها است.
یکی از راههای ایجاد overload در لیورپول، ساختن مثلثهای هجومی است که به هدف ایجاد خط پاس تشکیل میشود. این حربه بازیکن صاحب توپ را برای ارسال پاس دوراهه میکند. ما در تصاویر زیر دو نمونه از این روش را که غالباً در کنارها انجام میشود نمایش میدهیم
این تصویر و تصویر قبل از یک صحنه با زاویههای متفاوت انتخاب شده است. هدف اصلی پشت مدافعان یونایتد است.
این صحنه هم از نیمه دوم انتخاب شده است که بیلدآپ فاز سوم حمله لیورپول را بهخوبی نمایان میکند.
استفاده از zone 14 برای گلزنی
از دیگر روشهای لیورپول برای گلزنی، استفاده از منطقه ۱۴ است اما راههای رسیدن به این کانال توسط بازیکنان کاملاً متنوع است. در دو تصویر زیر دو نمونه کاملاً مجزا انتخاب شده است. در تصویر اول رابرتسون پا به توپ به مرکز میآید و توپ را به آن منطقه پاس میدهد، اما در تصویر دوم قبل از رسیدن توپ به فولبک سمت چپ از long ball استفاده شده است که در بخش بعد به بررسی توپهای بلند لیورپول میپردازیم.
یکی از مناطق حملهای لیورپول
ارسال توپ به منطقه ۱۴ برای شوتزنی. صلاح با دست خود برای دریافت پاس سیگنال میدهد که میتواند گزینه مناسبی برای گلزنی باشد.
رویکرد استفاده از long ball توسط لیورپول
یکی از راهکارهای عبور از فشردگی دفاع، استفاده از پاسهای بلند است. این پاسها اگر سالم باشند در علم آنالیز متغیر packing rate (پاسهایی که قابلیت پشت سر گذاشتن گروهی از بازیکنان را داشته باشد) هستند که تیم را بالا برده و همچنین تیم را از یک فاز به فاز بعد میبرند. در بازی با یونایتد از توپهای بلند بهصورت flank to flank یا side to side استفاده میشد. در تصویر انتخاب شده مشاهده میکنید که بلاک دفاعی یونایتد بهصورت ۴۴۲ فشرده اتخاذ شده و یکی از راههای گلزنی به این ساختار کانالهای کناری است؛ که لیورپول با در اختیار داشتن attacking full-backs این تاکتیک را به نحو احسن انجام میدهد.
نحوه استفاده از توپهای بلند در لیورپول
استفاده از توپهای بلند کناره به کناره برای برهم زدن ساختار دفاعی و انتقال به حمله
یکی دیگر از روشهای لیورپول، ارسال توپ بلند به پشت مدافعان یونایتد و استفاده از فضای پشت مدافعان بود که بارها تکرار گردید. تصویر زیر نمونهای از این حربه است که با سیگنال مانه این توپ ارسال شد.
دلیل استفاده یونایتد از خط دفاعی بالا کم کردن فاصله خطوط سهگانه بود.
اما دلیلی که دیدار دو تیم را جذاب میکرد، تاکتیک دفاعی سولسشیر بود. حال چه چیزی دلیل بر تقابل تاکتیکی این دو سرمربی بود؟
استراتژی دفاعی یونایتد
در تصاویر قبل نشان دادیم که یونایتد برای مقابله با کانالهای حملهای لیورپول استراتژی بلاک فشرده اتخاذ کرده بود که همراه با پرسینگ بود. ماشه پرس یونایتد فولبکهای لیورپول بود تا به آنها اجازه ارسال از کنارهها داده نشود؛ اما هنگامیکه یک مدافع کناری مدافع کناری تیم رقیب را پرس میکند فضایی خطرناک پشت سر او ایجاد میشود که لیورپول استاد استفاده از این فضاها توسط وینگرهایش است. منچستریونایتد یک حربه بسیار زیرکانه در طول بازی انجام میداد تا هم از آن فضا محافظت کرده و هم از سانترهای بسیار دقیق رابرتسون و آرنولد جلوگیری کند.
محافظت از فضای پشت فولبکها
به محل استقرار مکتامینای دقت کنید که پس از پرس ونبیساکا به روی مانه، او موظف به پوشش این فضا است. ضمن اینکه به جایگیری و استقرار مدافعان آخر یونایتد نیز توجه شود
در تصویر زیر میبینید که لوک شاو موظف به پرسینگ بازیکن لب خط لیورپول است. چون فضای پشت او خالی است، وظیفه محافظت از این فضا با فِرِد است. در این حربه علاوه بر محافظت از فضا، فولبکهای متبحر به سانتر لیورپول کنترل میشوند. همچنین با استقرار مناسب مدافعان آخر، منچستریونایتد در صورت مواجه شدن با سانتر از طریق سرزنی مدافعان تنومند خود از راه اصلی گلزنی لیورپول جلوگیری میکند.
منچستریونایتد در پارهای از اوقات اقدام به دفاع زودهنگام یا high press میکرد؛ کاری که چلسی در مقابل لیورپول کرد و زمینگیر شد. در تصویر زیر نمونهای از سازماندهی بد و بینظم یونایتد را میبینید که هیچکدام از قواعد پرسینگ رعایت نشده است: اصولی مانند پرس بازیکن صاحب توپ، مارک کردن دیگر همتیمیها، فشردگی خطوط سهگانه، آگاهی محیطی برای قطع توپ، حمایتهای دور و نزدیک، زمانبندی پرسینگ و غیره.
نباید بازیکنانی سرعتی همچون صلاح و مانه را از وسط زمین با مدافع آخر تیم در مصاف ۱ در مقابل ۱ قرار داد. بهتر است وقتی مدافع آخر پوششی ندارد به جای نزدیک شدن با رعایت فاصله مناسب تأخیر ایجاد کرد.
یونایتد در بخش حمله
یونایتد در فاز انتقال به حمله یکی از بهترینهای اروپا است و از این قابلیت به بهترین نحو استفاده میکند. در نیمه اول بارها و بارها پشت مدافعان لیورپول را (که در قلب دفاع مشکل دارد) هدف گرفتند اما عملکرد ضعیف رشفورد در فرارها موجب شد تا بارها در تله آفساید مدافعان لیورپول گیر کند. یکی از دلایلی که کارشناسان متعدد اذعان دارند منچستریونایتد پیشرفت کرده بخش حمله آنها است. حال نگاهی به کانالهای حملهای این تیم بیندازیم.
در این تصویر مشاهده میشود که یونایتد هم شبیه به تیمهای صاحب سبک از کانالهای مهم کنارهها و نیم فضاها و مرکز بهره میبرد. جایگاه این تیم در صدر جدول لیگ جزیره و شکستناپذیری در ۱۶ بازی خارج از خانه اتفاقی نیست.
یک نکته بسیار کلیدی و حیاتی که در منچستریونایتد مشاهده میشود و بارها توسط کارشناسان متفاوت به آن اشاره شده، عدم توازن و تعادل در دو سمت زمین است. جایی که لوک شاو و تلس قابلیتهای هجومی عالی دارند اما ونبیساکا به عنوان مهره اصلی سمت راست چنین تواناییهایی ندارد. گراف زیر مقایسه سانترهای هجومی تمام فولبکهای چپ لیگ جزیره را نشان میدهد که لوک شاو و تلس در جایگاه مناسبی قرار دارند. اگر سمت راست یونایتد چنین قابلیتی میداشت یقیناً این تیم بهمراتب هجومیتر از حال حاضر میبود.
نمودار افقی بیانگر میانگین تعداد موقعیت جدی ایجاد شده در ۹۰ دقیقه است و نمودار عمودی نشانگر تعداد سانتر در هر ۹۰ دقیقه
overlap لوک شاو از کنار رشفورد یکی از تاکتیکهای حمله یونایتد است.
نمونه بارز قابلیت لوک شاو در سمت چپ را در تصویر زیر مشاهده میکنید که در ادامه همین صحنه واکنش بینظیر آلیسون بکر موجب گرفتن یک موقعیت عالی از یونایتد شد.
نتیجهگیری
تساوی امتیازات چیزی را عاید دو تیم نکرد اما از طرفی هر دو تیم را در کورس رقابت برای قهرمانی لیگ جزیره نگه داشت. در این میان تنها منتفع این جنگ بزرگ پپ گواردیولا و تیم منچسترسیتی بود که اکنون خود را به مدعیان اضافه کردهاند و در اوج عملکرد خود قرار دارند. هفته دیگر باز شاهد جدالی جنجالی میان این دو تیم مدعی خواهیم بود، اما نه در چارچوب لیگ و امتیازگیری بلکه در قالب رقابتی تک حذفی که یک طرف باید با جامی مهم خداحافظی کند. امیدواریم این بار علاوه بر جدال تاکتیکی شاهد بازیای جذاب و پرگل باشیم.
نویسنده: محمدهادی تهمتن
کاری از گروه فنی آنالیز تاکتیکی
مطالب مرتبط
منتخب امروز
آخرین مطالب
موضوعات داغ
در ارتباط باشید
-
دوره تخصصی آنالیز فوتبال (بخش اول)۱,۹۷۰,۰۰۰تومان
-
نرم افزار آنالیز گرافیکی۲,۵۸۰,۰۰۰تومان
-
دوره آموزش آنالیز فوتبال۱,۰۸۰,۰۰۰تومان