آلمان – اسکاتلند، عملکردی مقتدرانه یا محکی غیرجدی از میزبان؟

آلمان در بازی افتتاحیه پیروزی پرگل قدم اول را محکم برداشت، مثلث خط حمله هر سه گلزنی کردند. آلمان با آرایش ۱-۳-۲-۴ بازی را شروع کرد، در فاز دفاع همانطور که قابل پیش بینی بود ما پرس سنگین از جلوی محوطه جریمه با هدف تکل زدن را از آنها دیدیم (آمار PPDA آلمان ۶.۷۵ بود که نشان می‌دهد ژرمن‌ها در ۶۰ متر ابتداییِ پرس در زمین حریف، تنها اجازه ارسال ۶ الی ۷ پاس را به حریف می‌دهند، این آمار برای اسکاتلند عدد ناامیدکننده ۲۶.۱ است.

در فاز حمله با توجه به اینکه اسکاتلند رویکردی بیش از حط خنثی و منفعل داشت و با لوبلاکی که صرفا به فضا فشار می‌آورد، آلمان مالکیت توپ بسیار بالایی داشت (۷۳ %). نکته ضریف برای آلمان شیفت شدن آنها به ۱-۵-۱-۳ بود.

پیش‌تر ناگلزمن در هوفنهایم و لایپزیش نیز از این آرایش استفاده می‌کرد. این پرس‌شکن (۱-۳) مزایا و معایب خود را دارد. در جنبه مثبت قضیه آنها ۶ بازیکن در موج دوم حمله دارند که برتری عددی خیلی خوبی به آنها می‌دهد البته اگر بتوانند لاین اول فشار حریف را بشکنند (مهاجمین).

در جنبه منفی قضیه می‌توان اشاره کرد که در برابر تیم‌هایی که در High Press خوب باشند و با تعداد نفرات بالا و با پوشش خوب دفاع کنند، برتری عددی کمی در پرس‌شکن دارند که در این حالت یا آلمان مجبور به لو دادن توپ می‌شود و یا مجبور است به صورت خنثی یا منفی بازیسازی کند (پاس‌های در عرض یا رو به عقب) که این پدیده برای تیم مالکیتی مثل آلمان عواقب خوبی ندارد.

چنانچه به مطالب فنی مانند پرس‌شکن علاقه دارید می‌توانید دوره دوم آنالیز فوتبال مجموعه آنالیزتاکتیکی را با تخفیف ویژه تهیه کنید:
لینک خرید

لازم به ذکر است که در این مدل داینامیک پرس‌شکن، به تناوب یکی از هافبک های مرکزی (شماره ۸ها) به عقب آمده تا کانال پاس طولی باز شود تا بتواند از ۴ بازیکن عقب زمین پاس دریافت کند ولی به دلیل پیچیدگی بالا و هماهنگی زیادی که این سبک از بازی می‌طلبد، باید انتظار داشت که بیلدآپ آلمان خصوصا در بازی‌های بزرگ (اگر قرار است مالکیتی بازی کند) با اختلال مواجه شود.

نکته زیبا و چشم‌نواز هارمونی و سیال بودن آلمان بود، جمال موسیالا هم در چپ هم در راست شاعرانه بازی کرد، در شرایط که چالشی به نظر می‌رسید، سعی کرد سخت‌ترین تصمیمات را اتخاذ کند. تصور این که یک وینگر راست پا از سمت راست بتواند Cut Inside کند و به صورت موفقیت‌آمیز به کانال‌های مرکزی زمین دسترسی پیدا کند، کار سختی است. گوندوغان هم با شعاع حرکتی خاص خود (که شبیه انگانچه‌های آرژانتینی همیشه سعی می‌کرد گزینه پاس طولی باشد) شب درخشانی داشت. نفوذهای معکوس گوندوغان و هاورتز و قدرت بازیسازی و دریبل‌زنی ویرتز و موسیالا قطعا بزرگترین داشته‌های ناگلزمن است.

نتیجه بازی شاید بیانگر عملکردی مقتدرانه باشد ولی اگر به صورت آمارها و روند بازی را مشاهده اتفاقات زیر خواهیم شد:

  • آلمان تیمی زهردار نبود (تنها ۷ شوت از ۲۰ شوت آنها در داخل محوطه جریمه به ثمر رسید)
  • آنها تنها ۱.۱۲ xG در جریان بازی تولید کردند
  • اسکاتلند تنها ۳ تلاش به سمت دروازه آلمان داشت، ۱ شوت و ۱ گل

در جنبه مثبت آمار نیز باید اشاره کرد که:

  • کروس ۱۰۱ پاس با دقت ۹۹ درصدی داشت، این آمار می‌تواند ما را در یک تله‌ی تحلیلِ کمیِ آماری گیر بیندازد ولی او ۰.۱۳ xA، چهار خلق موقعیت، ۱۸ پاس به یک سوم دفاعی حریف و دقت ۱۰۰ درصدی در پاس های بلند داشت.
  • گوندوغان با ۰.۴۰ xA، سه بازپس‌گیری توپ و دو تکل صحیح به عنوان یک بازیکن شماره ۱۰ عملکرد خیره کننده‌ای داشت.

آخرین نکته فنی مثبت برای ژرمن‌های این است که آنها در یک سوم آخر زمین وسواس شدیدی برای خلق موقعیت با پاس کلیدی ندارند (برخلاف تیم‌های صرفا مالکیتی مانند اسپانیا) و سعی می‌کنند با سانتر و شوت‌های از راه دور نیز گلزنی کنند؛ پس احتمال کمتری وجود دارد که آنها با یک گیم مدل دفاعی خوب، زمین‌گیر شوند.

البته باید صبور بود و دید که آلمان در بازی‌هایی که با پرس سنگین در زمین خودی یا در میانه زمین روبرو می‌شود بازهم می‌تواند موثر باشد و به فضاهای قرمز زمین (فضای جلوی هافبک‌های دفاعی و مدافعین مرکزی) دسترسی داشته باشد؟

آنالیز: محمد نوپسند
کاری از گروه فنی آنالیز تاکتیکی