عضو شوید !
اخبار داغ

تاریخچه: اولین نشانه‌های اصل فشردگی در سال‌های ۱٩٣۰ الی ۱٩۴۰ میلادی در سوییس و اتریش دیده شد. سپس یک مربی جوان و نوپای دورگه ایتالیایی-مجارستانی ۴٢ ساله به نام نِرو روکو در سری‌بی ایتالیا در باشگاه پادوا، اولین فوتبال فشرده –در فرمت مدرن آن– را نشان همه داد. وی در همان سال این تیم گمنام را به سری‌آ آورد و در نهایت دو سال بعد توانست با سبک نوین و عجیب خود، پادوا را به بهترین رتبه تاریخ خود (سوم شدن در سری‌آ ایتالیا) برساند و جرقه‌های سبک نوین و جدیدی را در فوتبال ایتالیا روشن کند. هلینو هررا بعدها در مصاحبه‌ای گفت که سبک کاتاناچیوی وی در اینتر عصر طلایی، کاملا متاثر از نِرو روکو بوده است. هررا در حد فاصل ۱٩۶۰ الی ۱٩۶۶، بهترین دوران اینترمیلان را با فوتبال مولف و خاص خود رقم زد. وی از آرایش ٢-٣-۴-۱ استفاده می‌کرد. یک لیبرو که عملا بازیکن آزاد بود در پشت ۴ مدافع یارگیر وظیفه پاک‌سازی توپ‌های تخریب نشده را داشت و در فاز دفاع، دو مهاجم عقب می‌آمدند و سه هافبک میانی نیز در فاصله‌ای بسیار نزدیک به پنج مدافع قرار داشتند. [caption id="attachment_12616" align="aligncenter" width="630"] هررا معمولا از دو آرایش 1-1-3-4-1 و 2-3-4-1 با رعایت اصل فشردگی استفاده می‌کرد.[/caption] تعریف: کامپکتنس یا اصل فشردگی به معنای نزدیک بودن طولی یا عرضی بازیکنان در فاز دفاع در فضای خاصی در زمین بازی است که با هدف گرفتن فضای مفید تیم حریف اجرا می‌شود. انواع رویکرد: رویکرد و نحوه برداشت مربیان در طی بیش از نیم قرن دستخوش تغییرات بسیاری شده است ولی رویکرد کلی را می‌توان به حالت های زیر تقسیم‌بندی کرد: زونال کانتین (zonal contain) در این شیوه هر کدام از بازیکنان مسئول پوشش فضای خاصی از زمین هستند که هدف اصلی در این حالت معمولا محدود کردن گزینه‌های پاس حریف و خصوصا قطع پاس (Interception) است. نمونه مدرن آن را می‌توان ایتالیای چزاره پراندلی دانست. زونال پرس (zonal press) در این شیوه هر کدام از بازیکنان مسئول پوشش فضای خاصی از زمین هستند که هدف اصلی در این حالت معمولا تخریب، تکل زدن (Tackling) و ارائه فوتبال فیزیکی است. در فوتبال مدرن معمولا اصل فشردگی به صورت ترکیبی استفاده می‌شود، برای مثال مربیان مدرن آلمانی –مانند کلوپ و یواخیم لو– معتقد هستند در هر زمانی از بازی نباید طول تیم (حد فاصل بین خط دفاعی و خط حمله) طولانی و زیاد باشد. به همین دلیل بازیکنی مانند ماتیپ (که مدافع مرکزی است) در هنگام مالکیت توپ در حد فاصل ۴۰ متری دروازه حریف حضور دارد و در فاز دفاع نیز فیرمینو را (که مهاجم مرکزی است) در میانه زمین خودی مشاهده می‌کنیم. درنتیجه حد فاصل فیرمینو و ماتیپ شاید کمتر از 30 متر باشد. اتلتیکومادریدِ سیمئونه، بهترین و کامل‌ترین فوتبال فشرده را به نمایش می‌گذارد. آن‌ها در زمین خودی معمولا با هشت نفر اصل فشردگی را به صورت طولی و عرضی به نمایش می‌گذارند. آرایش اتلتیکومادرید در اصل ۰-٢-۴-۴ است. تفاوت اصلی ۰-٢-۴-۴ با ٢-۴-۴ در این است که در ٢-۴-۴ کلاسیک، در فاز دفاع، دو مهاجم روبروی مدافعین مرکزی قرار می‌گیرند و در ۰-٢-۴-۴، دو مهاجم روبروی هافبک‌های دفاعی. یعنی همانند هافبک‌های تهاجمی وظیفه تخریب هافبک‌های دفاعی را دارند. [caption id="attachment_12617" align="aligncenter" width="560"] در 0-2-4-4 برخلاف 2-4-4 مهاجمان مرکزی روبروی هافبک‌های دفاعی قرار می‌گیرند نه مدافعان مرکزی [/caption] همان‌طور که در تصویر مشاهده می‌کنید، اتلتیکومادرید در خط دفاع و حمله متمرکز بازی می‌کند. به طوری که فولبک‌ها و وینگرها روی half-spaceها جایگیری می‌کنند و نه کناره‌های زمین. در یک سوم دفاعی نیز خط هافبک در حد فاصل ۱۰ متری خط دفاعی قرار می‌گیرد و تیم حریف باید در فضایی که هم عرض و هم طول کمی دارد بازیسازی کند. سیمئونه از بازیکنان خود می‌خواهد فوتبال درگیر و خشن را ارائه دهند و همیشه آماده تکل زدن و فوتبال فیزیکی باشند. در آخر باید اشاره‌ای به شیوه دفاعی مورینیو کرد. او نیز در بازی‌های مهم در فضاهای خطرناکِ حریف اصل فشردگی را رعایت می‌کند. برای مثال در بازی منچستریونایتد و لیورپول در اولدترافورد، او در یک‌سوم دفاعی در سمت چپ خود از یانگ، ماتیچ و راشفورد خواسته بود که در زمانی از بازی فاصلهٔ آن‌ها با یکدیگر بیشتر از ۱۰ متر نشود تا توپی به محمد صلاح نرسد. در نهایت او موفق بود. به بیان بهتر باید گفت که مورینیو با توجه به فضایی که بازیکن خطرناک حریف حضور دارد و در مکان مشخصی از زمین اصل فشردگی را رعایت می‌کند. مثال تاریخی دیگر برای مورینیو، بازی معروف اینترمیلان و بارسلونا بود که در آنجا نیز از دو آرایش ٢-۱-٣-۴ و ۱-٣-٢-۴ استفاده کرد؛ اما از تمام بازیکنان خود خواسته بود در تمام دقایق بازی، اصل فشردگی را به صورت عرضی انجام دهند. در نتیجه بازیکنان بارسلونا در هنگام بازی‌سازی در مرکز زمین بازیکن آزادی برای پاس دادن نداشتند و اکثر پاس‌ها به مکسول و آلوز که مدافعین کناری بودند می‌رسید. آن‌ها نیز تنها یک گزینه داشتند و آن هم سانتر کردن بود –که با توجه به میانگین قدی پایین بارسلونا و بالای اینترمیلان، تاکتیک کاربردی برای بارسلونا به نظر نمی‌رسید– در نتیجه در این بازی ژوزه صرفا فشردگی عرضی مدنظرش بود. نتیجه‌گیری: یک مربی می‌تواند اصل فشردگی را در تمام فضاهای زمین تیم رعایت کند (مانند کلوپ) و یا تنها از دو لاین تیم خود چنین چیزی بخواهد (مانند سیمئونه، که فقط از خط دفاع و هافبک خود فشرده بازی کردن را می‌خواهد.) و یا تنها در فضای خاصی در زمین بازی (مانند مورینیو). هدف اصلی در این تاکتیک کاربردی، تخریب بازیسازی و خنثی کردن حریف است. این تاکتیک بیشتر مناسب تیم‌هایی است که در مقابل حریف‌هایی با فلسفه پوزیسیونی و مالکیتی بازی می‌کنند؛ چون تیم حریف قرار است با پاس‌های زیاد در کانال‌های طولی، عرضی و اریب، در خط دفاعی شما فضا ایجاد کند در نتیجه اصل فشردگی به شما کمک می‌کند که به تیم حریف فضاهای خطرناک برای بازی‌سازی داده نشود. سوال آخر: چگونه در مقابل چنین تیم هایی گلزنی کنیم؟ همان‌طور که گفته شد اصرار بیش از حد به مالکیت توپ در مقابل تیم‌هایی که از اصل فشردگی استفاده می‌کنند نوعی خودکشی است؛ چون این تیم‌ها متمرکز بر فاز دفاع بوده و دوست دارند توپ را نداشته باشند. پس شاید اگر مالکیت توپ به آن‌ها داده شود بتوان با فوتبال انتقالی، ضدحملات و خلاقیت‌های فردی، به آن‌ها ضربه زد. مربیگری در مفهوم عمیق خود به معنای شطرنجِ تاکتیکی و اتخاذ بهترین تصمیمات است و نه صرفا تثبیت فلسفه کاری خود. نویسنده: محمد نوپسند

بیشتر بخوانید
Translate